آیا بانکهای مرکزی بایستی مستقل باشند؟30 مرداد 1396, 00:41. |
پرویز خسروشاهی قائم مقام بیمه مرکزی در کانال تلگرامی اش نوشت- از نظر استنلی فیشر استقلال بانکهای مرکزی به دو معنی است. یکی استقلال در استفاده از ابزارهای اعمال سیالست پولی و دیگری استقلال در تعیین اهداف سیاست پولی. الف)استدلال طرفداران استقلال بانکهای مرکزی 1. مهمترین و قویترین استدلال در دفاع از استقلال بانکهای مرکزی، بر این مبنا است که تبعیت بانکهای مرکزی از فشار سیاسی، سیاست پولی را با تورم همراه خواهد ساخت. 2. وابستگی استقلال بانکهای مرکزی به تحولات سیاسی، ممکن است منجر به چرخه تجاری سیاسی شود. یعنی سیاستمداران با ابزار بانک مرکزی سعی کنند قبل از انتخاب شدن، با سیاست پولی انبساطی نرخ بهره و نرخ بیکاری را کاهش دهند و بعد از انتخاب شدن، اثرات بد این سیاستها یعنی تورم و نرخ بهره بالا خود را نشان دهد و اوضاع به وضعیت قبلی بازگردد. 3. خطر استفاده از منابع بانکهای مرکزی برای پوشش کسری بودجه در صورت وابستگی آنها به مقامات مالی. 4. سیاست پولی بسیار مهمتر از آن است که به سیاستمداران واگذارشود. چون برای آنها بخاطر مسائل سیاسی، سختتر از مقامات بانک مرکزی است که تصمیمات سختی چون کاهش کسری بودجه یا اصلاح سیستم بانکی را بگیرند. بهعبارت دیگر در اینجا نیز مسأله نمایندگی مطرح است(داشتن انگیزه عمل به نفع خود(نماینده) بجای عمل به نفع عموم مردم در سیاستگذاری پولی). البته مسأله نمایندگی هم برای سیاستمداران و هم برای مقامات بانک مرکزی مطرح است اما این مسأله در ارتباط با سیاستمداران، بدتر است. ب)استدلال مخالفان استقلال بانکهای مرکزی 1. استدلال اصلی طرفداران تبعیت بانکهای مرکزی از مقامات سیاسی این است که واگذاری کنترل سیاست پولی کشور(که تقریباً بر هر چیزی در اقتصاد تأثیر میگذارد) به گروهی نخبه(مقامات بانک مرکزی) که در برابر کسی پاسخگو نیستند، غیردموکراتیک است. 2. عدم پاسخگو بودن بانک مرکزی در صورت استقلال. 3. مشکل هماهنگی میان سیاست پولی و مالی در صورت استقلال. 4. عدم موفقیت بانکهای مرکزی مستقل در عمل. ج)استقلال بانک مرکزی و عملکرد اقتصاد کلان در سراسر دنیا بر اساس شواهد تجربی به نظر میرسد عملکرد اقتصاد کلان با استقلال بیشتر بانکهای مرکزی بهبود مییابد. وقتی بانکهای مرکزی بر اساس استقلال از کمترین به بیشترین مرتب میشوند معلوم میگردد که عملکرد تورم برای کشورهای دارای بانک مرکزی مستقلتر، بهتر است ضمن آنکه این تورم پائینتر، به هزینه عملکرد اقتصادی ضعیفتر بدست نیامده است. همچنین در کشورهای دارای بانک مرکزی مستقل، احتمال بیکاری بالا یا نوسانات بیشتر در تولید، بیشتر از بقیه کشورها نیست. علیرغم همه اینها و گرایش بیشتر کشورها به استقلال بانک مرکزی، بحث عدم پاسخگو بودن بانک مرکزی مستقل چالشی جدی است که بعد از بحران مالی دهه 2000 جدیتر هم شد. بسیاری از سیاستگذاران برای تضمیمن پاسخگویی بانکهای مرکزی، پیشنهاد میکنند بانک مرکزی در ابزارها مستقل باشد اما اهداف سیاست پولی را دولت مشخص کند. آنها معتقدند فقط با پاسخگو نمودن بانک مرکزی به نهادهای سیاسی است که میتوان کارائی آن در دستیابی به اهداف سیاست پولی را پایش نمود. بازگشت | |