امروز: یکشنبه، 4 آذر 1403
07/28 1392

ایران و جهان- پس از ادغام وزارت بازرگاني و وزارت صنايع و معادن تحليل ها، تفاسير و تعابير بسياري در مورد وزارتخانه تازه متولد به سمت رسانه ها سرازير شد. البته آنچه مورد ترديد كمتري بود اصل موضوع ادغام بود زيرا دلايل متعددي براي انجام اين كار وجود داشت كه در تاريخچه خاطرات همه آنهايي كه از وظايف دو وزارتخانه ادغامی و مشاجرات روزمره آن دو خبر داشتند بصورت اشكار و نهان ذخيره شده بود. اما شايد موضوع چگونگي مديريت چنين وزارتخانه بزرگي كه حدود ٤٠ درصد اقتصاد كشور در آن تدبير مي شود ، همه شهروندان ايراني و چندين برابر آن فروشندگان و مصرف كنندگان خارجي تحت تاثير تصميماتش هستند كمتر به بحث گذاشته شده است. 
البته بودند برخي نويسندگان كه نحوه مديريت گذشته وزارتخانه را به اين بهانه كه آيا بيشتر به جنبه هاي بازرگاني و يا جنبه هاي صنعتي امور توجه شدند زير سوال بردند.اما واقعیت این بود كه وزير سابق در ترجيح صنعت و معدن بر بازرگاني توجه خاص داشت به گونه اي كه او را مي شد در هر جلسه صنعتي و معدني ديد اما در جلسات امور بازرگاني معمولا غايب بود ، او جز در موارد خاص مابقي را به قائم مقامش سپرده بود. بنابراین به نظر مي رسد توجه و يا عدم توجه به جنبه هاي اين و يا آن نمي تواند موضوع مهمي تلقي گردد. بلكه به نظر مي رسد بايد نگاه جديدي به موضوع مديريت اين وزارتخانه ادغامي داشت و كوشيد صورت مسئله را فارغ از جار و جنجال هاي سياسي و مطبوعاتي شناخت و شناساند.
شايد بهترين تعبيري كه در مورد حوزه كار اين وزارتخانه تاكنون مطرح شد همان بياني است "مهدی غضنفری " در روز وداع خود به زبان آورد. وی كه از قضا هم به عنوان تئوريسين ادغام شناخته شده و هم اولين وزير اين وزارتخانه بود در روز توديعش گفت كه توجه به جنبه هاي بازرگاني و توليدي تنها بخشي از وظايف اين وزارتخانه است. او كه خود دكتراي مهندسي صنايع است و چندين سال تجربه مهندسي دارد، مي گويد: اين وزارتخانه را بايد وزارتخانه مديريت كالا ناميد، خواه اين كالا معدني باشد مثل سنگ اهن و تيتانيوم و يا صنعتي باشد مثل خودرو و لوازم خانگی و يا حتي كشاوزري مثل گندم و زعفران و صنايع غذايي.طبق اين ديدگاه براي اينكه وظايف ورزاتخانه بتواند بطور احسن انجام شود بايد موضوع مديريت كالا بطور كامل به انجام پذيرد و حداقل وظايف براي مديريت كالا شامل چهار فعاليت مديريتي ديگر است يعني: مديريت های سرمايه گذاري براي كالا، توليد آن كالا، تجارت داخلي ان كالا كه همان تنظيم بازار است و بالاخره مديريت تجارت خارجي آن كه مشتمل بر دو بخش يعني مديريت واردات و مديريت صادرات است.

به بيان ديگر طيق كتاب تعرفه هاي بازرگاني كه اتفاقا نوعي فهرست كالا در كدهاي شش رقمي و هشت رقمي بين المللي است حدود ٧ هزار رديف كالا با كد هشت رقمي شناسايي شده كه اين وزارتخانه براساس نظر وزير سابق موظف است در مورد هر يك از آنها چهار وظيفه اصلي مديريت كلان يعني سرمايه گذاري، توليد، تجارت داخلي و خارجي را به سامان برساند. طبيعتا انجام چنين وظايف گسترده محتاج تعامل بسيار بالا با همه دستگاه ها و بویژه پشتيباني شخص رييس جمهوری است والا به علت اختلاف نظر مثلا ميان وزير و رييس جمهموری ممكن است خللی در كارها ايجاد شود و يا موضع گيري هاي متعارض بوجود آيد، همانگونه كه در دولت دهم شاهد آن بوديم. همچنين مديريت چنين وزارتخانه اي نيازمند درك دقيق علل ادغام و پيچيدگي هاي مربوط به آن است و فهم صرفا بازرگاني و يا صنعتي كفايت نمي كند بلكه مديران و كارشناسان آن بايد درك تواماني از همه چهار وظيفه اصلي و البته انبوهي از وظايف فرعي داشته باشند. 

خوشبختانه به نظر مي رسد رييس دولت يازدهم تاكنون بخوبي دست وزير خودش را باز گذاشته و حمايت هاي لازم را در حل چالش هاي فضاي كسب و كار از نعمت زاده فراهم مي كند. ما هنوز تفاوت نظرات وزير و رييس دولت قبلي را در مسائلي همچون كمبود نقدينگي خودروسازان و دخالت شوراي رقابت در قيمت گذاري و يا حتي واگذاري نمايشگاه بين المللي فراموش نمي كنيم. غضنفري هم راه حل هاي مشابه نعمت زاده براي اينگونه چالشها داشت اما بزرگترين مانع او ، رييس دولت خودش بود و او قبل از اقناع ديگران بايد سراغ احمدي ن�?اد مي رفت و بنابراین بگو مگو هاي رسانه اي بوجود آمده به سرانجامي نمي رسيد. دکتر روحاني بخوبي مي داند كه سياست هاي بانك مركزي و وزارت اقتصاد بايد راه را بر وزير صنعت باز كند و نه مثل گذشته آنها هم در كنار مشكلات تحريم و سردي فضاي كسب و كار بجان وزير صنعت بيفتند و هرچه او رشته مي كند پنبه كنند. در آن زمان با كمال تعجب حتي روزنامه ايران كه ارگان دولت بود انتشار ديدگاه هاي مخالفان غضنفري را بر ترويج افكار او ترجيح ميداد تا اثبات كند كه مخالفت با رييس دولت براي هر وزيري حتي اگر كارش هم مهم باشد گران تمام مي شود. شايد ايران تنها رسانه اي بود كه تيتر اولش را نه با او بلكه به مخالفان او مي داد.
بهرحال تنها گذاشتن وزير چنين وزارتخانه بزرگي چه بسا ممكن است باعث عدم راي اوري دولتها در انتخابات رياست جمهوري شود زيرا مخاطبان آن بسيار گسترده و تصميماتش نیز در حد بالايي اثرگذار است. بايد منتظر ماند تا ببينيم كه آيا نعمت زاده مورد حمايت مستمر دولت جديد و رييس آنست و يا مثل غضنفري تنهاست!

.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی‌شود