نقد یک کمپین تبلیغاتی /صراف الکترونیک بانک شهر ایده ای نو، با آینده ای مبهم22 آذر 1395, 12:10. |
گروه پرگار - اخیرا بانک شهر که شعار نوآوری در خدمات را با خود یدک می کشد، فعالیتهای گستردهای را در زمینه بانکداری الکترونیک انجام داده است که یکی از این خدمات پرسروصدا که کمپین گسترده ای هم برای آن اجرا شد، راه اندازی دستگاههای صراف الکترونیک به منظور تسهیل در عملیات بانکی اشاره کرد. به گزارش پایگاه خبری رازپول، فرشاد فخیمی مرکز ارتباطات و روابط عمومی بانک شهر با اشاره به عملکرد دستگاه صراف الکترونیک می گوید که این دستگاه برای نخستین بار از سوی بانک شهر و با مجوز بانک مرکزی به منظور تسهیل در ارائه خدمات و فقط برای مسافران خارجی راه اندازی شده است که در فرودگاهای امام خمینی مشهد، کیش و تهران به بهره برداری رسیده است. در این راستا بانک شهر به موجب پیاده سازی اهداف خود در بخش تبلیغات به همراه کانون تبلیغات نور همکاری کرده است. پگاه بالایی مدیر پروژه کمپین بانک شهر در خصوص ایده کلی این کمپین اذعان دارد که بانک شهر به منظور سهولت در انجام امور ارزی دست به یک نوآوری زد که در راستای آن بتواند در این محصول خود که از جنس خدمت است را در معرض دید مخاطبین قرار دهد. در این جلسات تیمهای استراتژی و خلاقه، عموم مردم و همچنین توریستهایی که به ایران سفر میکنند دغدغه تعویض ارز به ریال را دارند را مخاطب هدف خود قرار دادند. اما به نظر می رسد داستان این نوآوری در ارایه خدمت از آنجایی منحرف می شود که در این کمپین هیچ جایگاهی برای گردشگران غیر فارسی زبان دیده نشده است، فرض کنید یک گردشگر غیر ایرانی عمدتا مسن به ایران آمده است و می خواهد از این خدمت بهره ببرد، به نظر شما چگونه باید بفهمد که همچین خدمتی در ایران وجود دارد؟ آیا او بلد است که به زبان فارسی بخواند و بنویسد؟ در کجای کمپین بانک شهر برای چنین چالشی راه حلی در نظر گرفته شده است؟ از سوی دیگر استناد به کدام تحقیق بازار به بانک شهر این جسارت را داده است که باور کند سبک زدگی در ایران صرافی را به باجه تبدیل ارز ترجیح می دهد؟ آیا کشف یک ایده به تنهایی برای خلق یک خدمت کافیست؟ در کمپین این خدمت چه استراتژی اقناعی برای این سوال طراحی شده است که اگر در لحظه بحرانی یک مسافر ایرانی، دستگاه به هر دلیلی در نیمه کار از کار افتاد و نتوانست ارایه خدمت را در حد استاندار به پایان برساند چه سرنوشتی در انتظار مسافر است؟ آیا آن مسافر باید عطای پولش را به لقای جاماندن از پرواز ببخشد؟ ظاهرا ایده این کمپین با مديریت خلاقيت و آتليه طراحي يحيي پاكدل شعار کمپین با شعار "بی واسطه به ارز می رساند" شکل گرفت که شعار توسط میلاد اخگر گفته شد و در آن از وجه تشابه شنیداری "ارز" و "عرض" استفاده شد. در قسمت طراحی گرافیک که به سرپرستی عباس بابايي انجام شد نیز سعی بر این شد که از فرم و طراحیای ساده استفاده شود. او اضافه کرد: بیلبورد و روزنامه و مجلات و همچنین آرم آگهی، رسانه های این کمپین بودند. در همین زمینه سایت بانک شهر می نویسد به منظور ارائه خدمات نوین به شما مشتریان عزیز در راستای جذب گردشگران و توریسم به عنوان یک صنعت بسیار مهم و درآمدزا بودن برای کشور، برای اولین بار دستگاه صراف الکترونیک (Exchange Machine) با هدف رفاه حال مسافرین که قابلیت تبدیل ارزهای خارجی به ریال و بالعکس را داراست در چندین شهر ایران از جمله (تهران، کیش، مشهد و..).با عاملیت بانک شهر نصب و راه اندازی شد و البته این سایت در خصوص مراحل کار هم توضیح می دهد. نکته مهم و مغفول در این کمپین بحث تبلیغات دوزبانه است . در حالی که سایت بانک اذعان دارد که به منظور جذب توریسم و گردشگران به عنوان یک صنعت درآمدزا به این خدمت پرداخته شده و متعاقبا این کمپین به اجرا درآمده اما معلوم نیست که توریسم چگونه باید از عبارات فارسی از چنین کمپین مهمی خبر داشته باشد؟ پرسش دیگر اینکه آیا آژانس تبلیغاتی که با طوفان فکری به شعارهای کمپین ها دست پیدا می کند به عنوان مشاور به بانک اعلام کرده است که اجرای این کمپین نیاز به زبان دوم دارد؟ آیا این کمپین بدون اجرای دوزبانه توانسته است به هدف خود که همانا جذب توریسم و ارائه خدمات بانکی بوده است دست پیدا کند؟ آیا بودجه این تبلیغات به نوعی هرز نرفته است ؟ راستی چرا از تبلغ این خدمت مهم در سایت انگلیسی بانک شهر خبری نیست؟ چگونه قرار است این کمپین های سطحی ما را به اهداف مهم برساند؟ بازگشت | |