بررسی سه استراتژی بنیادی در تغییر تابلوهای بانک تجارت24 شهریور 1398, 13:02. |
گروه بازارپول - بانک تجارت چندیست در اقدامی فراگیر تصمیم به تغییر تابلوهای شعب خود گرفته است. هرچند که این اقدام به واسطه مدیریت و کاهش هزینه قرار است همزمان با تعویض تابلوهای فرسوده انجام شود اما حاوی نکاتیست که نشان از عمق توجه استراتژیک و یکپارچگی نگرش در مدیریت سطح کلان بانک دارد. به صورت کلی رویکرد جدید بانک در این حوزه را می توان در سه فاز مدیریت تغییر، توجه به تمایلات مشتریان و مزیت رقابتی پایدار دسته بندی کرد. جان کاتر استاد دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد رهبری تغییر را در دو جاده کلی تمایل به تغییر و قدرت پذیرش تغییر خلاصه می کند. او معتقد است تمایل به تغییر نوعی نگرش روانشناختی تجاریست که تنها در سازمان های ماتریسی توسعه می یابد، از سوی دیگر قدرت پذیرش تغییر نوعی نگرش عینی و مادی در حوزه مدیریت تغییر محسوب می شود که تمایل به آن را می توان پیام مثبت مدیران اجرایی سطح کلان سازمان به صاحبین سهام و ذی نفعان قلمداد کرد. از همین رو و با توجه به مدل سازی های کاتر در حوزه مدیریت تغییر می توان به توسعه طلبی پایدار و سازنده مدیران بانک تجارت به درستی پی برد. از سوی دیگر توجه به تمایلات مشتریان از جمله نکات حائز اهمیت در تغییر تابلو های بانک تجارت است؛ امروز و در رقابت تنگاتنگ بانک ها در مدیریت جانمایی، آرایش تابلوها با توجه به استانداردهای سیستم های نشانه گزاری یکی از مهمترین ابزارهای مدیران برند و هویت سازی محسوب می شود، چرا که دستورالعمل های نظام یکپارچه پولی کشور عملا امکان عرصه را برای بازارسازی و بازارداری در مدیریت بانکی تا سرحد امکان از مدیران بانکی گرفته است بر همین اساس فرم آرایی و استفاده از ظرفیت ها و ظرافت های نشانه گزاری بیش از پیش رخنمایی می کند. بر همین اساس به نظر می رسد یکی از مهمترین استراتژی های مدیران سطح میانی که هم راستا با استراتژی سطح کلان بانک تجارت اجرایی می شود توجه به مدیریت جانمایی و ارتقا قدرت جستجوی میدانی برای مشتریان نظام بانکی و تبدیل آنان به مشتریان وفادار بانک تجارت باشد. دیوید آکردر کتاب مدیریت استراتژی بازار از استراتژی مزیت رقابتی پایدار به عنوان یک مولفه استراتژیک بنیادین برای فرصت سازی یاد می کند و سه بازوی تمایز، کاهش هزینه و حرکت پیشرو را از مولفه های مهم آن نام می برد. بررسی روند اجرایی و پیام های پیرامون این تغییر نشان می دهد که در برنامه ریزی آن از طراحی ایده تا اجرا، توجه به مزیت رقابتی پایدار در مدیریت استراتژیک بازار پولی و مختصات رقابتی آن، نگرش استراتژیک ریزهدفی پایه ای و بنیادین بوده است چرا که توجه به مدیریت هزینه، متمایز بودن نشانه گزاری و پیشرو بودن در مدیریت تغییر به روشنی قابل رصد شدن است. بازگشت | |