![]()
گروه بيمه - امضای یک تفاهم نامه همکاری بانک رفاه با تنها بیمه تعاونی کشور یعنی بیمه تعاون بار دیگر توجهات را به سمت شرکتی که با رشد پرتفو قابل توجه همراه شده، جلب کرده است.
پیشتر در خبرها عنوان شد که شرکت بیمه تعاون با امضای قراردادی راهبردی با بانک رفاه کارگران، سبدی کامل از خدمات بیمهای شامل بیمههای آتشسوزی، عمر و حوادث گروهی، مسئولیت و درمان تکمیلی در اختیار بانک و زیرمجموعههای آن قرار داد.
بررسی های دقیق تر حالا گویای زوایای پنهانی در عملکرد بیمه تعاون است، زوایایی که بین سود کاغذی و ریسک ساختار تعریف میشود.
موضوع از این قرار است که تعاون در گزارشات خود آورده است که در سه ماهه امسال بالغ بر 10 میلیارد تومان حق بیمه «عمر زمانی» تولید کرده در حالی که در همین بازه زمانی در سال قبل بالغ بر 91 میلیارد تومان از همین بیمه نامه فروخته، این آمار افت 90 درصدی فروش را روایت می کند. هرچند که به نظر می رسد با تمدید قرارداد بانک رفاه با بیمه تعاون این وضعیت ترمیم شود اما در آن سوی ماجرا، یعنی خسارت ها حساسیت بیشتری است تا جایی که خسارت پرداختی در این رشته بیش از دو برابر شده و از 58 میلیارد تومان به 177 میلیارد تومان در سه ماهه امسال رسیده است. این نسبت پیامی روشن از وضعیت فعلی دارد یعنی رشته ای که زمانی منبع درآمد بوده، حالا به کانال خروج نقدینگی تبدیل شده است.
وضعیت بیمه تعاون حالا روایت گر تمرکز ساختاری بر قراردادهای خاص دارد، تا جایی که سهم عمده خسارت ها از بیمه های عمر مانده بدهکار بانک رفاه با رقم 291 میلیارد تومان در گزارش سال گذشته درج شده است و با وجود این تجربه پرهزینه بیمه تعاون در سال جاری دوباره تفاهم نامه مشابهی را به امضا رسانده است.
در ادبیات مدیریت ریسک این تکرار تصمیم را «بازگشت به ریسک آشنا» می نامند، جایی که مدیریت تصمیم می گیرد به جای اصلاح و ترمیم، در دام تله فیل سفید باقی بماند، چون این رویکرد از نظر سازمانی ساده تر است تا از نظر تحلیلی درست تر.
حالا بار دیگر نگاهی به عملکرد سه ماهه از منظر تولید حق بیمه خالی از لطف نیست. رشد 95 درصدی تولید حق بیمه در سه ماهه امسال توجهات را به عملکرد مدیران این شرکت خیره می کند. تولید 1.3 همت حق بیمه در این مدت در برابر 4.2 همت مطالبات از نمایندگان و بیمه گذاران! بدهی معکوسی که در ظاهر دارایی به نظر می رسد.
ادبیات حکمرانی شرکتی تاکید می کند که وقتی حجم مطالبات چند برابر حق بیمه شود، چرخه نقدینگی شرکت از درون قفل خواهد شد و هر پرداخت خسارت فشار مضاعفی را بر سرمایه در گردش می آورد. شاید فروش ساختمان این شرکت به بیمه امید به مبلغ 170 میلیارد تومان به دلیل چنین پیامدهایی در بیمه تعاون است، با این توضیحات که بیمه مرکزی هم این روزها تاکیدات فراوانی در پرداخت به موقع خسارت ها دارد.
به هرحال فروش دارایی شاید جریان غیرعملیاتی را در صورت های مالی با وضعیت مثبت نشان دهد اما از منظر سرمایه گذاری نشانه ای از فروش برای بقاست، خصوصا اینکه بیمه تعاون این روزها در یک ساختمان استیجاری روزگار می گذراند. بنابراین بیمه تعاون حالا با چالش کاهش کیفیت دارایی ها به دلیل مطالبات سنگین و ریسک سودآوری شکننده در اثر تداوم خسارت های عمر زمانی مواجه است.
در جهان امروز شرکت های بیمه موفق، پرتفو را نه فقط از منظر حجم بلکه از نظر تنوع ریسک و ارزش مشتری مدیریت می کنند اما ظاهرا استراتژی تعاون در سطح رشد کمی باقی مانده است.
این وضعیت حالا نگاه ها را به سمت مقوله جوان گرایی در صنعت بیمه بار دیگر معطوف کرده است از این منظر که برخی مدیران جوان اجرایی در الگوهای مدیریتی خود ظاهرا نگاه کوتاه مدت به ساختار حکمرانی در شرکت ها دارند تا نگاه بلند مدت. انتظار بر این بود که فلسفه مدیریت در شرکت هایی با مدیران تازه نفس به سمت «بیمه گری تحلیلی» پیش رود اما حالا گویا مدیران جوان نیز گرفتار «بیمه گری رابطه ای» شده اند.
سهام داران این شرکت باید مطلع باشند که بیمه تعاون اکنون در نقطه ای ایستاده که آینده اش نه با تبلیغ بلکه با تصمیم تعیین می شود. تصمیم با نگرش الگوی فعلی یا بازسازی استراتژی. بیمه تعاون باید بداند که دوران چقدر فروختن سرآمده و باید تصمیم بگیرد که درست بفروشد.