اقتصاد جهان در سال آینده با چه ریسکهایی روبه روست؟ ریسکهای ۱۴۰۱23 فروردین 1401, 13:25. |
گروه سایبان - انتخابات میاندورهای امریکا در سال ۲۰۲۲ یکی از مهمترینها در تاریخ این کشور خواهد بود. احتمال اینکه جمهوریخواهان در این انتخابات پیروز شوند زیاد است و دلیلش فقط عملکرد ضعیف جو بایدن نیست در ماههای پیش رو هم جهان به شکل سالهای گذشته در وضعیت بدون ابرقدرت قرار دارد. البته آمریکا هنوز قدرتمندترین کشور جهان است که میتواند قدرت نظامی، اقتصادی، دیپلماتیک و فرهنگیاش را در نقاط مختلف دنیا اعمال کند. اما آمریکا در میان کشورهای گروه هفت، پرشکافترین و ناکارآمدترین به لحاظ سیاسی، نابرابرترین به لحاظ اقتصادی و عقبترین به لحاظ واکسیناسیون کروناست. چین دومین کشور قدرتمند دنیاست اما آن هم مشکلات خودش را دارد. بعد از چهل سال رشد خارقالعاده اینکه بتواند هم انرژی اقتصادیاش را حفظ کند و همزمان توازن اجتماعی و ثبات سیاسیاش را تقویت کند اصلاً آسان نیست. چین بعد از ضربه اولیه کرونا، سریعتر از تمام کشورهای جهان توانست اقتصادش را بازگشایی کند و طی ماههای اول گستردهترین برنامه کمک بینالمللی به کشورهای ضربه خورده از ویروس را داشت. سیاست «کووید-صفر» چین باعث شد این کشور طولانیترین و سنگینترین قرنطینه کشوری را داشته باشد و همین باعث شد تمرکز شی جینپینگ و تولیدکنندگان چینی کاملاً روی چین متمرکز شود. اما قرنطینههای سنگین و خشن برای جلوگیری از گسترش کرونا هنوز هم در چین جریان دارد و باعث نارضایتی مردم و اختلال در کسب و کارها میشود. نگاه به داخل دو قدرت اصلی جهان - چین و آمریکا - البته باعث کاهش احتمال جنگ میان طرفین میشود اما به معنای نبود رهبری و همکاری بینالمللی در واکنش به چالشهای جهانی است. این خبر بدی برای جهانی است که با دو بحران جدی دست و پنجه نرم میکند: کرونا و گرمشدن زمین. بحرانهایی که نیازمند واکنش هماهنگ بینالمللی هستند. عقبنشینی چین و آمریکا در حوزه ژئوپلیتیک ممکن است باعث شود بحرانهای منطقهای در خاورمیانه، آفریقا و شرق اروپا به مرحله خطرناکی برسند (مثل ماجرای اوکراین و روسیه). رفتار منفعلانه آمریکا و نتیجه افتضاحآمیزش در افغانستان یک نمونه مشخص چنین روندی است. آنچه در پی میآید ۱۰ ریسکی است که اقتصاد و سیاست جهان در ماههای پیش رو با آنها روبهرو خواهند شد. با مهمترین ریسکها و ریسکنماهای سال آینده آشنا شوید:
۱.کرونا کاملاً نمیرود ما دست از سر کرونا برداشتهایم، کرونا دست از سر ما برنداشته. اینکه در ماههای پیش رو چقدر درگیر کرونا خواهید بود به کشور محل زندگیتان ربط دارد. اما مشخصاً سیاست «کووید-صفر» چین امسال شکست خواهد خورد. در کشورهای توسعهیافته، پایان دوران کرونا نزدیک است. شما احتمالاً اینطور فکر نمیکنید به خصوص که سویه جدیدی از کرونا آمده و اومیکرون به طرز انفجاری در حال گسترش است. اما اگرچه سطح واگیر بالاست اما درصد بالایی از جمعیت واکسنش را زده و این باعث شده ریسک بستریشدن و مرگ بر اثر کرونا به شدت پایین بیاید. این یعنی در پایان سهماهه اول ۲۰۲۲ کرونا در کشورهای پیشرفته صنعتی از حالت همهگیر خارج میشود و گاه و بیگاه در مناطق مختلف قدرت میگیرد و بعد ضعیف میشود و در منطقهای دیگر دیده خواهد شد. اما حتی در جهان توسعهیافته هم کسالت اقتصادی ناشی از کرونا ادامه خواهد داشت: اختلال در زنجیرههای توزیع همچنان وجود خواهد داشت و تورم دامنهدار خواهد بود. این ریسک وجود دارد که با یک سویه مرگبار کرونا مواجه شویم اما ما این بار با ابزارهای بهتر به مقابله با ویروس خواهیم رفت. اینها همه مربوط به کشورهای غربی توسعهیافته بود. دیگر کشورها طی ماههای آینده دشواریهای کرونایی بیشتری خواهند داشت. مثلاً چین به خاطر سیاست «کووید-صفر» خود که در سال ۲۰۰۰ به شدت موفق بود امسال در موقعیت دشواری قرار دارد. نکته اینجاست که اومیکرون مرگبار نیست اما با سرعت بیشتری منتقل میشود و قرنطینه و واکسن آنچنان رویش تاثیر نمیگذارد. کشور چین دو سال گذشته مرزهای خود را به روی بقیه بست و بیماری را تحت کنترل قرار داد: حالا در بدن مردم پادتنی در برابر اومیکرون وجود ندارد و بعد از دو سال مرزهای بسته، بازکردن مرزها ریسکیتر از همیشه به نظر میرسد. اگر چین مشکل داشته باشد یعنی دنیا همچنان دچار مشکل زنجیرههای تامین خواهد بود. این یعنی محصولات چینی که به وفور و به ارزانی در سراسر دنیا یافت میشدند همچنان کمیاب خواهند بود و گرانی در سراسر دنیا ادامه خواهد داشت. کرونا ضربه سنگینی به شرکتهای باربری زد و هزینه بالای ارسال محصولات همچنان به کسب و کارهای کوچک و متوسط صدمه خواهد زد چرا که آنها نمیتوانند برخلاف شرکتهای بزرگ کشتی باری اجاره کنند. مشکلات زنجیرههای تامین البته هر چه به پایان سال نزدیک میشویم کمتر خواهند شد اما در تعداد زیادی از حوزهها همچنان شاهد اختلال خواهیم بود. در حوزه اقتصادی یک مشکل پابرجای دیگر تورم بالاست که چالش جدی اقتصادی/سیاسی برای دولتها خواهد بود. شهروندان ماههاست که با بیماری، قرنطینه، بیکاری و اضطراب دست و پنجه نرم کردهاند و حالا باید افزایش بیرویه قیمت مواد غذایی و بنزین را به این مشکلات اضافه کرد. کرونا باعث کاهش تقاضا، اختلال در زنجیره تامین و کمبود نیروی کار شد و اینها باعث افزایش قیمتها شدند. مقابله با تورم برعهده بانکهای مرکزی است و آنها با پارادوکسی جدی روبهرو هستند: هم میخواهند با چاپ پول نگذارند اقتصاد دچار رکود شوند و هم میخواهند جلوی بالاتر رفتن تورم را بگیرند. این یعنی آنها برای کاهش پول در گردش در جامعه - و کاهش تورم - چارهای جز بالابردن نرخ بهره ندارند و افزایش نرخ بهره یعنی حرکت احتمالی به سمت رکود. رئیس بانک مرکزی بودن در چنین دورانی اصلاً وظیفه آسانی نیست. تورم بالا در جوامع به معنای افزایش نابرابری، بیثباتی اقتصادی و نهایتاً بیثباتی سیاسی است. در چنین وضعیتی اومیکرون شکاف میان بازارهای توسعهیافته و در حال توسعه را گستردهتر میکند. به هر حال واکسنهایی که در جهان توسعهیافته استفاده شدهاند قدرت بیشتری از واکسنهای جهان توسعهنیافته داشتهاند. در کشورهای درآمدپایین اوضاع بدتر است و فقط ۱۰ درصد مردم دستکم یک نوبت واکسن دریافت کردهاند و آنها به شدت در خطر قرار دارند. کشورهای توسعه یافته اگرچه دو نوبت واکسن خود را زدهاند اما نیاز جامعه به واکسن بوستر باعث میشود کشورهای فقیر همچنان در نوبت بمانند و خبری از دوز اول نشود. احساس ناعدالتی پساکرونایی به شدت در کشورهای توسعهنیافته و در حال توسعه تشدید خواهد شد. رشد اقتصادی پایین، تورم بالا و افزایش نابرابری باعث تشدید درماندگی عمومی و خشم مردم از دولتها خواهد شد و امسال باید شاهد بیثباتی سیاسی بیشتری باشیم. احتمالاً چنین حجمی از بیثباتی از دهه ۱۹۹۰ تاکنون سابقه نداشته است. این یعنی تعداد زیادی از رهبران کنونی دنیا - مثلاً در برزیل و آرژانتین - در انتخابات بعدی رای نخواهند آورد و آنهایی هم که رقیبی ندارند - مثل ترکیه - سعی میکنند برای جلب نظر مردم سیاستهای نامتوازن و کوتاهمدتی در پیش بگیرند که نتیجه مثبتی بر اقتصاد کشور نخواهد گذاشت. کشورهایی که بیشتر از همه طی دوران کرونا دچار نابرابری شدهاند و شکاف فقیر و غنی در آنها بالا رفته بیشتر از بقیه در برابر ناآرامیهای سیاسی/اجتماعی آسیبپذیر خواهند بود. در بین این کشورها اوضاع شیلی، کلمبیا، تایلند، برزیل، فیلیپین و تونس از بقیه بدتر است.
۲.ژئوپلیتیک بیتکوین سال ۱۴۰۱ است. اطلاعات خصوصیای که موقع ثبتنام در وبسایتها وارد کرده بودید آنقدر هک شده و در اختیار بقیه قرار گرفته که حسابش از دستتان خارج شده است. الگوریتمهایی که فیسبوک و اینستاگرام را اداره میکنند هرچقدر دلشان میخواهد محتوای جنجالی و تقلبی نشانتان میدهند که مجبور به واکنش شوید: لایک بزنید، کامنت بگذارید و فحش بدهید. مردم در شبکههای اجتماعی راحتتر از دنیای واقعی دست به اقدامات خشونتآمیز گروهی میزنند: کافی است از کسی خوششان نیاید و دستهجمعی به او حمله کنند. و در شبکههای اجتماعی خیلی راحت عقیده مردم شکل میگیرد چون حس میکنند محتوایی که دوستانشان پخش میکنند نمیتواند دروغ یا خشونتآمیز باشد. دهها میلیون نفر در همین شبکههای اجتماعی گرفتار توهم توطئه شدهاند و فرق واقعیت از خیالپردازی را تشخیص نمیدهند. مردم خیال میکنند در دنیای دیجیتال از فشار دولتها آزاد میشوند اما حواسشان نیست که صاحبان اصلی این دنیا چند ابرشرکت تکنولوژیک هستند که فرقی با حکومتها ندارند و گاهی از آنها قویتر و خشنترند. از ۴۰۰ سال پیش این دولت-ملتهای مدرن بودند که نظم جهانی را تعیین میکردند اما حالا غولهای تکنولوژی با جمعیت بسیار بالای کاربران به اندازه این دولتها مهم شدهاند. آنها قلمرو خود را دارند و حاکمیتشان را در بعد تازهای از ژئوپلیتیک تحمیل میکنند. این بعد جدید «فضای دیجیتال» است. بخش کلیدی زندگی روزانه مردم و حتی بخش مهمی از عملکرد دولت به طور فزایندهای در جهان دیجیتال انجام میشود و دولتها نخواهند توانست جلوی این روند را بگیرند. غولهای تکنولوژی مثل گوگل و فیسبوک از بازیگران اصلی این حوزه هستند اما چند سال است که جهان با نوع تازهای از چالش دیجیتال مواجه شده: پروژههای بلاکچین غیرمتمرکز - مثل بیتکوین و اتریوم - که دارند سعی میکنند دست دولتها را از منبع اصلی قدرتشان (پول) کوتاه کنند. فراموش نکنید که بیتکوین و اتریوم پولهایی هستند که نه نیاز به دولت دارند و نه بانک مرکزی. دولتهای جهان طی سال آینده هم مجبورند در برابر تکنولوژی عقبنشینی کنند. این روند تبعات مثبت و منفی فراوانی خواهد داشت اما چون غیرقابل پیشبینی است دومین ریسک بزرگ سال آینده به حساب میآید.
۳.انتخابات میاندورهای آمریکا: سکوی بازگشت ترامپ انتخابات میاندورهای امریکا در سال ۲۰۲۲ یکی از مهمترینها در تاریخ این کشور خواهد بود. احتمال اینکه جمهوریخواهان در این انتخابات پیروز شوند زیاد است و دلیلش فقط عملکرد ضعیف جو بایدن نیست. معمولاً وقتی رئیس جمهوری در حال گذراندن دور اول ریاست جمهوری خود است، حزب مخالف او قدرت و صدای بیشتری پیدا میکند و در انتخابات میاندورهای حرفی برای زدن دارد. جو بایدن این روزها در نظرسنجیها اصلاً خوب ظاهر نشده و زیر بار وعدههایش برای حل مشکلات مربوط به بحران کرونا خم شده است. بنابراین جمهوریخواهان راحتتر از همیشه و به صورت قطعی قادر خواهند بود کنترل اکثریت مجلس نمایندگان و احتمالاً سنا را به دست بگیرند. دموکراتها در صورت باخت، جمهوریخواهان را به نادیدهگرفتن گروههای اقلیت متهم خواهند کرد؛ و جمهوریخواهان در صورت باخت، ادعای تقلب در انتخابات را مطرح خواهند کرد. در هر صورت، دهها میلیون رایدهنده در آمریکا دچار این تصور خواهند شد که انتخابات میاندورهای با صداقت برگزار نشده است. اما موضوع مهمتر در مورد انتخابات، مربوط به آینده میشود. اگر جمهوریخواهان به پیروزی نسبی برسند، این تصور را تقویت خواهند کرد که لابد در انتخابات ۲۰۲۰ رای آنها دزدیده شده و دموکراتها واقعاً برنده انتخابات نبودهاند. این باعث وخامت اوضاع در همکاریهای آینده بین دو حزب خواهد شد و گزینه استیضاح جو بایدن حتماً در برنامه جمهوریخواهان قرار خواهد گرفت. اما از آن بدتر، تاثیری است که نتیجه انتخابات میاندورهای امریکا روی انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ خواهد گذاشت. قضیه این است که دونالد ترامپ به شکلهای مختلف نشان داده که میخواهد به رقابتهای ریاست جمهوری برگردد. او روی حزب جمهوریخواه آمریکا کنترل زیادی دارد و جمهوریخواهان نمیتوانند در مقابل پول، رای و جذابیتی که او برای حزب به ارمغان میآورد مقاومت کنند. اگر ترامپ واقعاً بخواهد برگردد، هیچ جمهوریخواهی شانس آن را ندارد که جلوی نامزدی او را در حزب بگیرد. به همین ترتیب، دونالد ترامپ قادر خواهد بود در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ برنده شود. دوران ناموفق ریاست جمهوری جو بایدن میتواند راه را برای پیروزی دوباره ترامپ هموار کند و حتی اگر یک چهره دموکرات دیگر نامزد آینده این حزب باشد، باز هم احتمال اینکه در برابر ترامپ پیروز شود زیاد نیست. اکثر دموکراتها اصلاً نمیتوانند بازگشت ترامپ به ریاست جمهوری را بپذیرند و مشروعیت او را زیر سوال میبرند. واقعیت هم این است که بازگشت ترامپ به معنی بازگشت ناآرامیهای داخلی، سیاستگذاریهای ناهنجار خارجی و ناکارآمدی شدیدتر نظام بوروکراسی فدرال آمریکا خواهد بود. هرچه که در دور اول ریاست جمهوری او خراب نشده بود، میتواند در دور دوم خراب شود. اما اگر ترامپ نتواند پیروز شود چه میشود؟ اوضاع حتی بدتر خواهد شد چون ترامپ این نتیجه را نخواهد پذیرفت. درنتیجه آمریکا باید با بحث تقلب در انتخابات دست و پنجه نرم کند و این یعنی چالش بزرگی دربرابر مشروعیت سیاسی. در چنین حالتی احتمالش هست که دولت فدرال از لحاظ ساختاری ضعیف شود، جنبشهایی برای خودمختاری برخی ایالتها از جمله کالیفرنیا پا بگیرد و منافع ملی آن کشور با خطر جدی مواجه شود.
۴.انرژی: دو قدم سبزتر، یک قدم عقبتر در دورانی به سر میبریم که گذار جهانی از سوختهای فسیلی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر باید در اولویت باشد. اما چالشها در این راه خیلی زیاد است. در سال ۲۰۲۲ شاهد آن خواهیم بود که کشورهایی که میخواهند هدف کاهش آزادسازی کربن را محقق کنند، با تناقض این هدف با نیازهای کوتاهمدت انرژی خود مواجه خواهند شد. این تناقض حتی در سال ۲۰۲۱ هم دیده میشد: دولتها ناگهان دریافتند که اختلالهای اقتصادی ناشی از بحران کرونا از جمله اختلال در زنجیره تامین و همینطور کمبود انرژی آنقدر زیاد است که چارهای باقی نمیماند جز اینکه ارائه یارانههای دولتی در حوزه انرژی برای کاهش مشکلات مردم مورد توجه قرار بگیرد. اما هزینه انرژی در سال ۲۰۲۲ نیز همچنان بالا خواهد بود و دولتها را در برابر یک گزینه دشوار قرار خواهد داد: یا تحقق اهداف خود برای مقابله با گرمایش زمین را عقب بیندازند و یا در فضای دشوار و ناهنجار بازار انرژی دنیا دنبال گزینههای جدیدی بگردند. در هردو حالت، دولتها با مشکلات جدی مواجه خواهند بود. در سال ۲۰۲۲ بحث سرمایهگذاری و تولید انرژیهای تجدیدپذیر همچنان موضوع داغی خواهد بود. دولتهایی که بخواهند سوختهای فسیلی را از سبد انرژی خود حذف کنند بدون آنکه سرمایهگذاری کافی در عرصه انرژیهای تجدیدپذیر انجام داده باشند واقعاً با مشکل مواجه خواهند شد. مسئله دیگر هم این است که تنشهای سیاسی مثل بحران روسیه و اوکراین میتواند بازار انرژی را ناامن کند و به افزایش قیمتها منجر شود و این بیثباتی هم پیامدهای منفی برای اهداف و برنامههای سبز دولتها خواهد داشت. نکته دیگر هم این است که وقتی بیثباتی در بازار انرژی و افزایش قیمت در آن ادامه داشته باشد، چشمانداز رشد اقتصادی در سال ۲۰۲۲ نیز برای کشورهای مختلف دنیا دستخوش تغییر خواهد شد. این مسئله به خصوص در بخشهای زیادی از اروپا و آسیا قابل مشاهده خواهد بود.
۵.ترکیه: عقبگرد اقتصادی رجب طیب اردوغان موقعیت ترکیه در جهان را با سیاستهای اقتصادی داخلی خود دچار بیثباتی کرده است و احتمال اینکه او رویه خود را در سال ۲۰۲۲ تغییر دهد زیاد نیست. محبوبیت اردوغان و حزب عدالت و توسعه در ترکیه رو به کاهش است و فهمیدن علتش هم سخت نیست: نرخ بیکاری بالا رفته، تورم به شدت در حال افزایش است و لیر ترکیه آسیبپذیری زیادی از خود به نمایش گذاشته است. طبیعی است که مردم ترکیه هم مثل هر کشور دیگری که با بحران تورم و بیکاری روبهرو شده باشد، تقصیرها را متوجه دولت ببینند. ظاهراً اردوغان برخلاف مردم با کاهش ارزش شدید لیر مشکلی نداشت و برخی صاحب نظران گفتهاند که او احتمالاً قصد دارد اقتصاد امروز ترکیه را شبیه اقتصاد دهه ۱۹۹۰ این کشور کند؛ زمانی که ارزش لیر پایین بود و همه انرژی کشور صرف افزایش صادرات و درآمدزایی از این طریق میشد و طبعاً مردم از سطح زندگیشان راضی نبودند. اردوغان و حزبش در سال ۲۰۲۲ بیش از هر چیزی روی مسئله انتخابات سال ۲۰۲۳ و برنامهریزی برای آن متمرکز خواهند بود. اما در این میان بازیگرانی مثل بانک مرکزی ترکیه هم قرار دارند که برای تامین نظر اردوغان با مشکلات جدی مواجهاند و این هراس هم وجود دارد که آنکارا بخواهد مداخلات غیربازارپسندی را هم برای بهبود کوتاهمدت وضعیت اقتصادی به کار بگیرد. اگر وضعیت اقتصادی در ترکیه در سال ۲۰۲۲ بهتر نشود و نارضایتی بین مردم بالا بگیرد، احتمال برگزاری زودهنگام انتخابات هم در این کشور وجود خواهد داشت. اما تجربه تاریخی ثابت کرده که پتانسیل اعمال فشار بر نهادهای دموکراتیک در ترکیه زیاد است و بیثباتی سیاسی احتمالی همیشه به نتایج مطلوب عمومی منجر نخواهد شد. هرچه باشد، ترکیه ۲۰۲۲ کشوری درگیر با معضلات اقتصادی بزرگ خواهد بود.
ریسکنماها این موارد مثل ریسک به نظر میرسند اما نباید نگرانشان بود.۱ جنگ سرد دوم مدتهای مدیدی است که استدلالها درباره رخداد جنگ سرد دوم بین آمریکا و چین را میشنویم. اما چنین چیزی رخ نخواهد داد. واقعیت این است که تندروها در دولت جو بایدن و کنگره آمریکا میخواهند جدایی اقتصادهای چین و آمریکا را تسریع کنند؛ اما چین بزرگترین شریک تجاری آمریکاست (ارزش تجارت دوجانبه بین آنها سال گذشته ۵۶۰ میلیارد دلار بود) و از طرف دیگر، چین و آمریکا به خاطر مسئله زنجیرههای تامین به یکدیگر وابستگی دارند. از طرف دیگر، وال استریت حضور خود در چین را افزایش داده و مقامات تجاری دو طرف میخواهند مناسبات چین و آمریکا بهتر باشد. پس، از جدایی تجاری خبری نیست. اما در عرصه سیاسی وضعیت پیچیدهتر است. چین توانسته در نقاط مختلف دنیا و به خصوص در آسیا، متحدان زیادی برای خود پیدا کند و در موارد زیادی هم آمریکا را دور بزند. اما برعکس، آمریکا نتوانسته جبهه مشترکی با کشورهای دیگر در مقابل چین درست کند. غرب امروز به داشتن مناسبات خود با چین نیاز دارد و نمیتوان اوضاع امروز را با سرشاخشدن غرب و شوروی در دوران جنگ سرد مقایسه کرد. حتی اتحادیه اروپا هم به رغم مواضع سیاسیاش اصلاً دنبال دردسر نیست و یک جنگ سرد جدید را نمیخواهد.
۲.پناهجویی پساکرونا در سال ۲۰۲۲ و با کاهش نسبی بحران کرونا، دوباره احتمال اوجگیری موج پناهجویی به خصوص به سمت اروپا وجود خواهد داشت. اما طبیعی است که این موج به اندازه سابق و شبیه به بحران سال ۲۰۱۵ نخواهد بود. واقعیت این است که در اروپای امروزی تمایلی برای بازگشایی درها به روی مهاجران وجود ندارد. اروپا از هر روشی که در چنته داشت برای مقابله با موج مهاجران استفاده کرد و روشهایش باعث کاهش ۹۰ درصدی مهاجرت در قیاس با سال ۲۰۱۵ شد. احتمالش هست که در سال ۲۰۲۲ و با فرارسیدن بهار دوباره موج پناهجویان به سمت اروپا افزایش پیدا کند و اروپا هم دوباره به بستن قرارداد با کشورهای واقع در مسیر ترانزیت از خاورمیانه به اروپا (مثل ترکیه) روی بیاورد و حتی از روشهای تهدیدی و تحریمی علیه کشورهایی که اجازه عبور پناهجویان به سمت اروپا را میدهند استفاده کند. هر انتخاباتی که در سال ۲۰۲۲ و پس از آن در اتحادیه اروپا برگزار شود هم موضوع مهاجرت و پناهجویان جزو مسائل کلیدیاش خواهد بود. با این حال، این مسئله به بحران تبدیل نخواهد شد چون تجربه قبلی در این خصوص برای اقدام بموقع اتحادیه اروپا کافی است. بازگشت | |