نامه وارده از صنعت بیمه19 دی 1396, 15:03. |
رییس کل محترم بیمه مرکزی دبیر کل محترم سندیکای بیمه گران سلام علیکم؛ صدای اعتراض نسلی از جوانان خبره صنعت بیمه به جایی نمی رسد. موضوع به سال 1382 و زمانی که بیمههای خصوصی وارد کارزار صنعت بیمه شدند، برمی گردد. زمانی که تنها شرکتهای بیمه ایران، آسیا، البرز، دانا و بیمه صادرات و سرمایه گذاری، یکه تاز صنعت بیمه بودند. در تاریخ 28 اردیبهشت 82 چند شرکت بیمه خصوصی بطور همزمان پروانه فعالیت گرفتند و بدنه مدیریتی خود را از مدیران بیمه دولتی تشکیل دادند. البته کاملاً هم منطقی بود چون به جز این افراد، متخصص دیگری وجود نداشت. اما نوید حضور نسل جوان، تحصیلکرده، پر انرژی و خلاق را در صنعت بیمه به بار آورد. جوانانی که فرصت را مغتنم شمردند و با علاقه و جدیت، قوای محرکه بخش جوان خصوصی صنعت بیمه شدند. در مقطعی که حتی همکاران دولتی به بقاء بیمه های خصوصی شک داشتند، آنرا خالی از تخصص می دانستند و حتی بیمه گذاران نیز با احتیاط به سمت بیمه های خصوصی میرفتند. اما به هر حال جوانان کم تجربه که در لایه های سطوح میانی مدیریت و شعب بیمه های خصوصی بودند، ثابت کردند میتوان برنامه داشت، نوآوری کرد، کار فنی انجام داد و اعتماد بیمه گذاران را جلب نمود. در واقع از تیم مدیریتی بخش خصوصی که جملگی از مدیران بازنشسته بودند، بدنه اجرایی از مدیران و کارشناسان جوان و البته پر انگیزه و تحصیلکرده بود. البته این بارقه امید نیز وجود داشت که شاید به سطوح بالای سازمانی و مدیریت و حتی معاونت های فنی و غیر فنی شرکت نیز دست پیدا کنند. حالا که بخش خصوصی صنعت بیمه در 15 سالگی خود به سر میبرد، قضیه کاملاً فرق کرده است. بخش خصوصی تقریبا آزمون و خطا خود را پشت سر گذاشته است و در بین مردم دارای اعتماد بهتری است. البته بنده قصد وارد شدن به مباحث فنی، نرخ شکنی، ایفای تعهدات، توانگری مالی و... را ندارم. بحث بنده، حوزه تخصص و منابع انسانی میباشد. در سالهای قبل اشتغال در بیمههای خصوصی زیاد مورد توجه شاغلین و بازنشستگان بخش دولتی نبود. البته بدنه بخش خصوصی هم چندان اشتیاقی نشان نمیداد و با بدنه جوان خود بهتر فعالیت مینمود. اما در سالهای اخیر و به ویژه در یکی دو سال اخیر نه تنها شاهد ورود گسترده بازنشستگان بخش دولتی به بخش خصوصی هستیم، بلکه شاغلین بخش دولتی نیز با عنوان مأمور و مرخصی بدون حقوق به بخش خصوصی میآیند. اینجانب در سالهای قبل در یک جلسه و از طرف یک شرکت خصوصی حضور داشتم، پس از آنکه نام شرکت را اعلام نمودم یکی از مدیران دولتی با تمسخر گفت: «چه خبر است هر روز یک بیمه خصوصی مثل قارچ، سبز میشود». حالا این دوست بزرگوار از زمان بازنشستگی در چند شرکت خصوصی و آن هم در پستهای بالا حضور فعال دارد و کلا حاضر به کنار کشیدن نیست و به اعتقاد بنده علاقه فراوانی به قارچ دارند. هم اکنون شاهد ورود بازنشستگان جوان به صنعت بیمه (به جز بازنشستگانی که از قبل حضور داشتند) چه در سطوح مدیرتی و چه در سطوح شعب میباشیم که نتیجه آن از بین رفتن کارشناسان و مدیران جوان در صنعت بیمه هستیم. رییس و دبیر کل محترم، وزیر محترم اقتصاد و دارایی، ریاست محترم جمهوری، بخدا صنعت بیمه بخش خصوصی کانون بازنشستگان بیمه های دولتی نیست، و جناب آقای دکتر پور ابراهیمی در همایش روز بیمه واقعا به درستی به موضوع سن بالای مدیران صنعت بیمه اشاره نمودند و باید دست وی را بوسید. اگر صنعت بیمه نوآوری ندارد، چون تفکر جدیدی در آن وجود ندارد. چرخش مدیران عامل و معاونین که کاملاً مشخص است. یعنی چند سال در یک شرکت، چند سال در شرکت بعدی و به همین منوال میگذرد. یعنی همیشه باید باشند. بدون آنکه کارنامه آنها مورد توجه قرار بگیرد. امروزه وضعیت طوری شده است که بازنشستگان دولتی با خیال راحت وارد بخش خصوصی میشوند. چرا؟ چون در رأس آن یک مدیر دولتی وجود دارد چون همکار قدیمی است چون رفیق سی ساله است. صراحت بیان بنده را ببخشید، اما سیستم، یک سیستم اتوبوسی است. فلان مدیرعامل قبلا در بیمه ایران بوده، مطمئن باشید آن شرکت از پرسنل بیمه ایران پر میشود. اگر بیمه آسیا باشد، به همین طریق و... که البته امروزه شاهد حضور پر رنگ مدیران بیمه ایران در تمام سطوح بخش خصوصی هستیم. آیا این به خارج راندن مدیران جوان نیست؟ حقوق و مزایای خوب، جمع دوستانه، تعهد نداشتن به سازمان (چون میدانند مهمان موقت میباشند) و بسیاری از موارد دیگر که اهل فن خود آگاه هستند که چه اتفاقی در صنعت بیمه در حال رخ دادن است. یعنی صنعت بیمه نتوانسته مدیر پرورش دهد؟ یعنی باید همیشه مدیران دولتی بر آن حاکم باشند؟ راستی این چه قانونی است که یک کارمند رسمی دولت مامور به بخش خصوصی میشود؟ پست عالی سازمانی میگیرد، حقوق و مزایای عالی دریافت میدارد، دوستان قدیمی باز کنار هم جمع میشوند تا تیم بعدی بیاید و چند صباحی دورهمی برگزار کنند. درضمن این چه قانونی است که یک شاغل بخش دولتی بدون آنکه استعفاء دهد، تسویه کند، به راحتی به عنوان مأمور به بخش خصوصی میآید و بیمه مرکزی نیز صلاحیت وی را تایید میکند؟ نتیجه چه خواهد شد؟ نشان دادن ظاهری پرتفوی مطلوب و در پشت آن یک زیان انباشته که سالهای بعد مشخص خواهد شد و آن عزیزان در یک شرکت دیگر مشغول فعالیت هستند. امروز در صنعت بیمه به راحتی حذف فیزیکی مدیران جوان صورت میپذیرد. چون مدیریت دولتی و بازنشسته نمیتواند آنها را تحمل کند. وضعیت هم اکنون طوری شده است که حتی روسای شعب نیز دارند از بازنشستگان انتخاب میشوند و عملا چند شرکت در حال تبدیل شدن به کانون بازنشستگان بیمه های دولتی است. آیا هیچ قانونی وجود ندارد؟ چرا سهامدار و هیات مدیره سکوت میکند؟ آیا برای بیمه مرکزی وضعیت منابع انسانی شرکتهای بیمه مهم نیست؟ چرا جلوی ورود گسترده مدیران دولتی و البته بازنشسته به بخش خصوصی گرفته نمیشود؟ جنابعالی همین چندی پیش از رشد 20 درصدی صنعت بیمه خبر دادید که بنده اعتقاد دارم که این رشد بیشتر ناشی از افزایش دیات و بعضا حق بیمه درمان تکمیلی میباشد. آیا تاکنون نوآوری در صنعت بیمه شاهد بوده ایم؟ آیا اتفاقی رخ داده که موجب بهره مندی بیمه گذاران و شبکه فروش شود؟ آیا اصلا تفکر جدیدی وارد چرخه صنعت بیمه شده است؟ آیا اصلا مجالی برای مدیران جوان وجود دارد؟ بنده عاجزانه و از طرف بسیاری از جوانان شایسته، مدیران جوان و کاربلد صنعت بیمه تقاضا دارم نگاهی دقیق و جامع تر به این موضوع داشته باشید. امروزه برای ورود به چرخه مدیریت صنعت بیمه باید ژن خوب، سابقه در بیمههای دولتی و لابی با اعضاء هیات مدیره داشته باشیم. در سالهای اخیر هر ذهن کارشناسانه و خلاقی به راحتی با یک نگاه سطحی در سایت شرکتهای بیمه و تیم مدیریتی آن، حساب کار دستتان خواهد آمد و در کنار آن مشاوران بسیار زیاد بازنشسته نیز وجود دارد. چرا بازنشستگان محترم وارد چرخه فروش و ارزیابی نمیشوند؟ آیا باید تجارب آنها در فقط در چارت سازمانی شرکتهای بیمه فقط دیده شود؟ هدف اینجانب از نگارش این نامه نادیده گرفتن تجارب و حرمت بازنشستگان صنعت بیمه نمیباشد. بلکه درددلی است دوستانه و از جانب مدیران و کارشناسان جوان صنعت بیمه. امیدوارم با اقدامات مناسب، نظارت بیشتر بر حوزه منابع انسانی، جلوی این بی انگیزکی گرفته شود و شاهد پویایی و بالندگی صنعت بیمه باشیم. بازگشت | |