مدیرعامل بیمه رازی: اطلاعات انباشت شده در سنهاب تحلیل نمیشود18 دی 1397, 12:19. |
گروه سایبان - شرکتهای موفق، بهجای تمرکز بر استراتژی دیجیتال، بر روی استراتژی عصر دیجیتال، تمرکز میکنند. اعمال یک تحول گسترده در کسبوکار، مستلزم شناسایی کامل و جامع چالشها، نقاط قوت رقابتی و انتخاب صحیح نخستین قدم است. رهبران تحول، باید اهداف آرمانی خود را انتخاب کنند و برای رسیدن به این اهداف، نقشهی راه و بودجهی مناسبی را مدنظر داشته باشند. چرخههای پیوسته و کوتاهمدت توسعهای در دنیای دیجیتال، انجام این کار را دشوارتر کرده و مسئولیت رهبران را دوچندان میکنند. یکی از عوامل اساسی در موفقیت رهبران، تمرکز بر چشماندازهای بزرگ و استخدام نیروی مبتکر است. موضوع تحولات و فناوری اطلاعات در صنعت بیمه در میزگردی با حضور مجید بختیاری مدیرعامل بیمه رازی و محمد مهدی امانی معاون فنی این شرکت مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در پایان این میزگرد بود که مجید بختیاری اذعان کرد که ضعف صنعت بیمه عدم بکارگیری نیروهای متخصص در این رشته است چراکه میزان پرداختی صنعت، برای افراد حاذق این رشته جذابیت ندارد. او ادامه می دهد که برای درک میزان اهمیت صنعت بیمه برای فناوری اطلاعات، هزینه این آیتم را با هزینه تشریفات و پذیرایی شرکتها در سالهای گذشته بررسی کنید تا دریابید که اهمیت فناوری اطلاعات چقدر است؟! رازپول – آقای بختیاری، نوآوری و فناوری اطلاعات در صنعت بیمه سالهاست که ایستا باقی مانده است. در حالی که در زندگی مردم نقش قابل توجهی یافته است . دلیل این مسئله چیست؟ سبک زندگی در همه دنیا دائما در حال تغییر است و تمایلات نیز دستخوش تحولات شده است. نوآوری امروز معنای دیگری یافته و میتوان آن را به تطبیق شرایط با زندگی مردم تعبیر کرد، چراکه در چرخه تحولات، بنگاههای تولیدی و خدماتی دائما باید با این تحولات خود را روزآمد کنند. بیمه نیز از این چرخه مستثنی نیست و باید با متنوع سازی خدمت و نحوه ارائه رضایت مخاطبان خود را فراهم کند. برپایه چنین استدلالی تنها پتانسیلی که صنعت بیمه با بکارگیری دستاوردهای آن منشا تحولات خواهد بود همین بحث فناوری اطلاعات است که تسهیلگر دسترسی مردم به خدمات و تسریع در فرآیندها و مدلسازیهای نوین شده است. بنابراین نقش فناوری اطلاعات در صنعت بیمه تعیین کنندهترین آیتم برای تحولات خواهد بود. رازپول – آقای بختیاری، به نظر شما با توجه به تغییرات روزباید محصول جدیدی به بازار ارائه شود و یا نحوه ارائه خدمات باید دگرگون شود. مردم دو انتظار روشن و اساسی از صنعت بیمه دارند که اولی ارائه خدمات با کیفیت فعلی و دومی ارائه خدمات بیمهای منصفانه بر پایه نیازهاست . ضریب نفوذ بیمه از آیتمهای اساسی برای بررسی وضعیت بیمه در ایران با جهان است و از این رهگذر میتوان اذعان کرد که خدمات بیمهای ما منطبق با تحولات روز دنیا حرکت نمیکند و فناوری اطلاعات نقش تاثیرگذاری در آن ندارد و مسلما همواره نیازمند به روزرسانی هستیم. رازپول- آقای امانی در بحث محصولسازی تفاوت ما با سایرین چیست؟ در مقایسه رشته زندگی با سایر کشورها به روشنی مشخص است که افراد درکشورهایی مانند ژاپن یا کانادا بعضا چندین بیمهنامه عمر دارند در حالی در کشور ما اگر فردی یک بیمهنامه عمر داشته باشد بیمههای بعدی را باید با چه مضمونی خریداری کند؟! بنابراین پرواضح است که ما به سمت متنوعسازی محصولات حرکت نکردیم. دولت در کشورهای دیگر به سمت تسهیلگری فرآیند خرید بیمهنامه حرکت کرده و با معافیت و مشارکتها با بیمهگزاران و شرکتها همراهی میکند. بسترهای قانونی ارائه بیمههای مستمری و بازنشستگی در بیمه مرکزی وجود ندارد و طراحی محصولی که قانونی برای آن تعریف نشده، مانع تنوع محصول در صنعت بیمه است. به طور مثال آیا برای امید به زندگی در بیمه های بازنشستگی جدول مرگ و میر وجود دارد؟ پاسخ منفی است. دنیا به سمت ارائه راهحلها در قالب بستههای بیمهای حرکت کرده است تا در نتیجه راحتی را به مخاطبان خود ارائه کند و مانیز باید به این سمت حرکت کنیم. مسلما فناوری اطلاعات و پردازش دیتا در این مقوله بسیار اثربخش خواهد بود. رازپول – آقای امانی نهاد ناظر معتقد است که شرکتها در نوآوری رغبت چندانی ندارند و بازار محدود فعلی بسنده کردند. از سوی دیگر شما به عنوان یک شرکت تجاری از نبود بسترهای قانونی گلایه دارید. حلقه مفقوده کجاست! آیا نهاد ناظر باید به سمت شرکتها حرکت کند و یا شرکتها برای برون رفت از این چالشها پیشقدم شوند؟ بررسی محصولات جدید شرکتهای بیمه در سایت بیمه مرکزی بیانگر این واقعیت است که این محصولات جدید شرکتهای بیمه در 10 سال گذشته سهم یک درصدی هم در بازار ندارد! نوآوری در صنعت شکل گرفته اما سهم بازاری ندارد و عمده بازار همچنان در اختیار رشتههای سنتی است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که محصولات جدید برحسب نیاز بازار طراحی نشده است و صرفا محصولاتی بدون دقت در نیازها برای بازار مصرف طراحی شده است. برای طراحی محصولات جدید به استراتژیهای دقیق نیاز است. به طور مثال قرار است تا پایان برنامه ششم ضریب نفوذ بیمه عمر افزایش یابد.اما پرسش اساسی این است با کدام استراتژی؟ امروز دولتها برای طرحهای Registered retirement savings plan (RRSP) تخفیفهای مالیاتی برای افراد در نظر میگیرند. در طرحهای دیگری مانند Registered Education Savings Plans دولت درصدهایی به این منابع پرداخت میکند هرچند مقررات محدود کنندهای نیز برای برداشت از این حسابها وجود دارد اما در همه این موارد دولت نه تنها سهم دارد بلکه وظیفه تسهیلگری را نیز متقبل شده است. بیمه مرکزی بسترهای قانونگذاری را فراهم نکرده است و برای ارتقا وضعیت فعلی تنها هدفگذاری برای ضریب نفوذ کافی نیست و باید استراتژی و بسترمناسبی برای دستیابی به آن چشمانداز فراهم کرد تا بتوان به شرکتهای بیمه ماموریت ارتقا ضریب نفوذ را واگذارکرد. رازپول - آقای بختیاری نظر شما در این خصوص چیست؟ برای ارتقا باید هر دوبخش مشارکت کنند. حاکمیت باید در جهت ارتقا شاخصهای رفاه و امنیت تلاش کند . به عبارت دیگر درصورتی که این موضوع دغدغه حاکمیت است باید در جهت تسهیلگری قدم بردارد. با چنین پیش فرضی باید سوال کرد که آیا برای قانون حذف مالیات بر ارزش افزوده که سالهاست وعده حذف آن از سوی وزیر اقتصاد مطرح شده قدمی برداشتهایم؟ بیمهها امروز به باجههایی برای جمعآوری مالیات وعوارض برای دولت تبدیل شدهاند که از این محل کارمزدی هم نمیگیرند! باید به این بروکراسی پیچیده، نقش دستگاههای نظارتی و کنترلی را هم اضافه کرد که در صورت تعلل جمعآوری این عوارض سریعا وارد عمل خواهند شد و فضا را برای حرکت مدیران سخت میکنند. مدیران صنعت بیمه باید نوآوری کنند اما با وجود چنین تکالیف سنگینی که وقت و انرژی زیادی را به خود معطوف خواهد کرد، فضایی برای نوآوری باقی خواهد ماند؟ نکته مهمتر پیامدهای حرکت در چنین فضایی است که به محافظهکارتر شدن مدیران عامل منجر شده است. مدیران درگیر مسائل روزمره شدهاند و فرصتی برای برنامهریزی و آینده پژوهی ندارند. از سوی دیگر حاکمیت درک درستی از نقش بیمه در راستای مسئولیتهای ذاتی را نپذیرفته است، تا آن را به صورت عملیاتی اجرایی کند. تسهیلگری در قالب الحاق تبصرهها و بندهای قانونی برای حاکمیت پیچیده نیست. دولت میتواند به ازای اعمال معافیتهایی برای ارائه خدمات بیمه به عموم جامعه و افزایش ضریب نفوذ امتیازاتی را برای شرکتهای فعال در نظر بگیرد. در صورت تعریف چنین روابطی است که متقابلا در شرایط بروز خسارتهای جدی نیز حاکمیت خواستار ایفای جدی تعهدات از سوی شرکتهای بیمه خواهد بود. رازپول – آقای بختیاری مدیران عامل شرکتهای بیمه در بحث ارتقا فناوری متفقالقول هستند و همواره در مصاحبههای گوناگون به موارد دقیقی اشاره میکنند. از سوی دیگر مدیریت شرکتهای بیمه سالهاست که در بین افراد محدودی دست به دست میشود. چرا مدیران در این زمینه به اتفاق نظر نرسیدهاند. این انتقاد داخلی به صنعت بیمه وارد است اما به لحاظ بروکراسیهای حاکم در نظام اداری ایران چندان وارد نیست. وعده حذف مالیات بر ارزش افروده از سوی یکی از عالیترین سطوح مدیریتی اقتصادی کشور مطرح شد اما همچنان از سوی صنعت بیمه پرداخت شده و خواهد شد. جلسات دیگری نیز در مجلس و کمیسیونهای دولت به شرح این موارد گذشته است که متاسفانه اثربخش نبوده است. صنعت بیمه متناسب نقش خود در فناوری اطلاعات سرمایهگذاری نکرده و این انتقاد به لحاظ داخلی وارد است. امروز مدیران متفق القولند که نقش فناوری اطلاعات بسیار مهم و اساسی است اما این عنصر مهم و اساسی ارزان نیست وبهای آن باید پرداخت شود که صنعت بیمه هم نمیپردازد! برای اثبات چنین مقولهای مجموع سرمایهگذاری بخش فناوری اطلاعات صنعت بیمه در 15 سال گذشته را باید با شاخصهای گارتنر مقایسه کرد. رازپول – آقای بختیاری استارتآپها هم مدل موفقی در کشور ارائه نکردهاند. بنابراین چه نقش جدی میتوان برای فناوری اطلاعات قائل شد تا به ارتقا ضریب نفوذ منتج شود؟ برای بررسی چنین مسئله ای باید به تفاوت سرمایه گذاری اصلی بر core insurance و مدلهای تجارت الکترونیک یا E-Commerce تمرکز شود. استارتآپها بر مدلهای تجارت الکترونیک مانندB TO B و یا B TO C متمرکزند در صورتی که بستر و هسته اصلی آن فراهم باشد اما چنین بستری مهیا نیست. بنابراین پیشرفت این گروه برای افزایش ضریب نفوذ نیز تا حدی امکانپذیر است و بیش از این مقدور نیست. رازپول – آقای امانی سنهاب چه کمکی را برای ایجاد بستر اطلاعاتی در شرکتهای بیمه کرده است . آیا اطلاعات سنهاب در اختیار شرکتها قراردارد. بیمه مرکزی اطلاعات را از شرکتهای بیمه دریافت و آنرا در سامانه سنهاب نگهداری میکند اما تحلیلی از این اطلاعات را به شرکتها بازنمیگرداند. قطعا شرکتهای بیمه با جمعآوری اطلاعات معقول در بخشهای صدور و پرداخت خسارت، ارزیابی و عملکرد قابل قبولتری خواهند داشت. گپها و درمدار قرارنگرفتن دیتاهای اطلاعاتی در بین سازمانها و شرکتهای بیمه سبب عدم ارائه ارزیابیهای دقیق و بروز تخلفات شده است. رازپول – آقای بختیاری نظر شما در این خصوص چیست؟ سنهاب به عنوان محل جمعآوری اطلاعات کل صنعت بیمه، تنها کانالی برای انباشت این اطلاعات است که شرکتها به آن دسترسی نیز ندارند. یکی از دلایل عدم انتشار اطلاعات موضوع رقابت است در حالی که این اطلاعات محرمانه نیست و شرکتها همدیگر را زیرنظر دارند و به دقت رصد میکنند. امروز مشخص است که قرارداد وزارتخانه x با کدام شرکت منعقد شده و نرخ آن چقدر بوده است؟ سوال اصلی این است که اطلاعات قراردادهای بزرگ به پیشگری بروز خسارت کمک میکند. سنهاب سامانه قدرتمندی است که به عنوان یک هاب با گروههای متفاوتی در تماس است بنابراین باید زیرساختی قوی داشته باشد. در این خصوص باید سرمایهگذاری مناسبی صورت گیرد که از تکنولوژی داخلی و یا فرآوردههای وارداتی و الگوهای موفق دنیا استفاده شود. باید ساختار سامانه نظارت و هدایت الکترونیکی بیمه مرکزی یا سنهاب متحول شود و آن را در مقیاس بزرگتری در نظر گرفت و به سازمان فناوری اطلاعات بیمه مرکزی ارتقا داد. سرمایهگذاری صنعت بیمه در مقوله ایتی باید از چنین سرمنشا قدرتمندی نیرو بگیرد و در صورت لزوم باید افرادی در ترکیب هیات مدیره شرکتهای بیمه از این منظر تزریق شوند تا تاثیرگذار باشند و دیدگاه ایتی محور را در شرکتها نیز پیاده سازی کنند. رازپول – آقای امانی شرکتهای بیمه درخواستهایی مبنی بر دریافت اطلاعات از سامانه سنهاب را از بیمه مرکزی داشتهاند و یا سندیکا چنین درخواستی را مطرح کرده است؟ برخی اطلاعات از سنهاب برای پرداخت خسارتها استعلام میشود ولی پروندهها نشر داده نمیشود. اشاعه اطلاعات قابل اتکا باید قاعده فعالیت سنهاب باشد و نه در قالب تقاضا خواستار اطلاعات موردی باشیم. البته پاسخ درخواستها در این بخش نیز بعضا به صورت دستی ارسال میشود! میزان دادههای شخص ثالث، به آمار بیسابقهای رسیده است. این دادهها از وابستگی بیمهگران به دادههای داخلی (که از سیستمهای سنتی نشاءت میگیرد و قابلیت انطباق کمی دارد)، میکاهد. بیمهگران باید منابع اطلاعاتی جدید را هدف قرار دهند، به دنبال نوآوری در مدلهای تجزیهوتحلیل باشند، خطرات نوظهور را تحت پوشش کامل قرار دهند و تعهدات پرداخت بیمهی فعلیشان را به بهترین نحو انجام دهند. اما در این بین سنهاب کمکی به این مقوله نمیکند. رازپول – فناوری اطلاعات و ارتباطات، چه تأثیری بر موفقیت صنعت بیمه دارد؟ در یک محیط دیجیتال، وظیفهی فناوری اطلاعات و ارتباطات، به پشتیبانی از تجزیهوتحلیل داده و انتخاب و قیمتگذاری دقیق بیمهنامه محدود نمیشود. در آینده، فناوری اطلاعات و ارتباطات، نقش بسیار مؤثری را در موفقیت بیمهگران ایفا خواهد کرد. مدیران شرکتهای بیمه باید نگاه جدیدی به فناوری اطلاعات و ارتباطات داشته باشند و مدلهای عملیاتی تعریفشده توسط این علم را به کار بگیرند. تیمها نیز باید از راهنماییهای مربیان مربوطه استفاده کرده و از این تخصص برای دستیابی به اهداف همهجانبهی شرکت، بهرهمند شوند. بدون اعمال این تغییرات، سرمایهگذاریهای بزرگ، سودآور نخواهند بود. میزان ارزشی که از طریق پیوستن به انقلاب دیجیتال بدست میآید، روزبهروز افزایش مییابد؛ بیمهگرانی که عملکرد دیجیتالی دارند سرعت رشد و سودآوریشان از سایر بیشتر و دو برابر همتایان غیر دیجیتالیشان است. رازپول - آقای بختیاری به عنوان جمع بندی چه مواردی را اضافه میکنید؟ نقش شرکتهای بیمه در دوران گذار بسیار مهم است، نوآوری در درون شرکتها حاکمیت را متقاعد به همراهی خواهد کرد و نتیجه ملموس رشد را در کاهش تخلفات میتوان جستو جو کرد. شرکتهای بیمه در شرایط امروز نیاز به دفاتر فناوری اطلاعات دارند تا ماموریت شرکت را از صفر تا صد و درکلیه سطوح بر مبنای استراتژیها و اهداف ترسیم کند و در این ماموریت جهش سطوح مختلف سازمان را همراهی کنند. امروز نخبگان این حوزه رغبت چندانی به همکاری با صنعت بیمه ندارند و دلیل آن هم به روشنی واضح است. صنعت بیمه علاقه به سرمایهگذاری ندارد. باید این سوال را مطرح کرد که در ده سال گذشته صنعت به چه میزان گردش مالی داشته است؟ چقدر کارمزد پرداخت کرده است؟ و چقدر برای فناوری اطلاعات پرداخت کرده است؟ یقینا فناوری اطلاعات دستاورد پرهزینهای است و در صورتی که صنعت خواستار مزیتهایش است باید این هزینه را بپردازد. وقوع یک تحول دیجیتال، نیازمند بهکارگیری مهارتهای زیادی است. آشنایی با تجزیهوتحلیلها و کسب اطلاع از تغییرات دائمی معماری فناوری اطلاعات، نمونههایی از همین مهارتها هستند. از آنجاییکه تعداد افراد مسلط به این قبیل از مهارتها اندک است، صنعت بیمه نیز همانند سایر صنایع، در جذب نیروی مناسب، با دشواریهایی مواجه است. تقاضا برای نیروی کار آشنا با بزرگ دادهها، چهار برابر بیشتر از میزان عرضه است. در این میان نخبگان هم تمایل چندانی برای همکاری با بیمهها ندارند چون بیمهها هنوز به معنای واقعی ارزش کار را درک نکردهاند. بازگشت | |