پایان ملیگرایی بصری و آغاز اعتماد دیجیتال در بانک تجارت
گروه بانک- در جهان ما، تغییر لوگو پدیدهای سطحی نیست؛ بلکه تجلی عمیقِ تغییر در توازن قدرت، فناوری و حافظهی تاریخی است؛ لوگو، استعارهای فشرده از ساختارهای نهادی و تحولات فکری یک تمدن است، اگر به زبان تاریخ اقتصاد نگاه کنیم، تغییر لوگوی بانک تجارت تنها بازطراحی یک نشان تجاری نیست، بلکه نمادی از «گذار نهادی ایران از اقتصاد دولتی به اقتصاد دادهمحور» است؛ از دوران «بانک بهمثابه نهاد حاکمیتی» به «بانک بهمثابه گرهای در شبکهی اطلاعات مالی».
لوگوی پیشین بانک تجارت، زادهی عصر مدرنیزاسیون دولتی دههٔ ۱۳۵۰ بود، نقشهی ایران، خوشهی گندم، و خورشیدی که از پس خاک میتابید، این ترکیب، تصویری از اقتصاد متمرکز و ایدئولوژی توسعهی ملی را بازنمایی میکرد؛ بانکی که نه صرفاً مؤسسهای مالی، بلکه ابزار بازتوزیع قدرت اقتصادی بود، همانگونه که در تاریخ اروپا، لوگوی بانک انگلستان در قرن هجدهم نماد اقتدار امپراتوری بود، «نقشهی ایران» در لوگوی بانک تجارت نیز نشانگر پیوند بانک با دولت و ملت تلقی میشد.
اما نیمقرن بعد، ساختار قدرت در اقتصاد تغییر کرده است، در عصر دیجیتال، «اطلاعات جایگزین مالکیت شده» و اعتماد نه از دولت، بلکه از تجربه دیجیتال و ثبات الگوریتمی میآید.
بانکها دیگر «ساختمان» نیستند؛ بلکه «زیرساخت»اند، از اینرو، حذف نقشهی ایران و جایگزینی آن با فرمی انتزاعی و شعاعی، بیانگر «کاهش نمادهای جغرافیایی و افزایش نمادهای شبکهای» است.
لوگوی جدید، با خطوطی که از نقطهای مرکزی گسترش مییابند، تداعیگر اتصال، داده و حرکت است، چیزی شبیه به گراف شبکههای مالی جهانی.
این تحول را میتوان در چارچوب تاریخی بزرگتری دید، همانگونه که بانکهای اروپایی در دهه۱۹۹۰ با ظهور بانکداری اینترنتی لوگوهای خود را ساده کردند، بانک تجارت نیز در حال بازتعریف خود در عصر موبایل است.
لوگوی جدید، شاید تلاشی باشد برای بازسازی «تصویر اعتماد» در نظام بانکی که در طول دهههای تورم و تحریم، از مشروعیت نهادیاش کاسته شده است.
بسیاری از تحلیلگران حوزه برند معتقدند، لوگوی تازه تلاشی است برای بازسازی «دسترسی ذهنی»؛ اما در بستر ایرانی، این فراتر از بازاریابی است، این تغییر در سطح نشانهشناسی، بخشی از «تلاش برای بازآفرینی حافظهی جمعی اعتماد مالی» است؛ رنگ آبی، با تمام ثباتش، حفظ شده تا پیوند با گذشته قطع نشود؛ اما فرم شعاعی جدید، وعدهی آیندهای مبتنی بر اتصال و داده را میدهد.
از منظر طراحی، این گذار از فرم نقشهمحور به فرم شبکهای، همزمان بازتاب دو روند جهانی است، روند «فناوریزدایی از هویت ملی» که منجر به حذف عناصر بومی در راستای جهانیسازی بصری شده است و روند «دادهمحوری در روایت قدرت» که تغییر نگرشی است از جابهجایی از تصویر زمین به تصویر جریان.
اما نکتهی جالبتر، پیام سیاسی ضمنی این تغییر است، در اقتصادی که دولت و بازار هنوز در کشمکشاند، مینیمالیسم لوگوی جدید شاید نوعی «پوشش زیباییشناختی برای سیاستی محتاطانه» باشد؛ بانک تجارت میخواهد بگوید «ما دیگر ابزار دولت نیستیم، اما هنوز به میراث آن تعلق داریم.» همین دوگانگی، هم منبع استقلال است و هم وابستگی.
تاریخ نشان داده که نهادهایی که میکوشند در میانهٔ سنت و نوگرایی بایستند، اگر روایت روشنی از خاستگاه خود نداشته باشند، در ذهن مردم محو میشوند، در لوگوی جدید، نقشه حذف شده، اما پرسش باقی است که «آیا مخاطب هنوز میداند بانک تجارت به کجا تعلق دارد؟»
با این حال، از دید تحلیلگران، این لوگو حامل امید است؛ زیرا نشان میدهد حتی در اقتصادهای متلاطم، نهادهای مالی در حال یادگیری زبان عصر جدیدند.
شعاعهای هممرکز لوگوی جدید نهتنها استعارهای از خورشید و سکهاند، بلکه از شبکهای سخن میگویند که احتمالا مرکزیتش دیگر دولت نیست، بلکه مشتری است.
بنابراین میتوان گفت لوگوی جدید بانک تجارت «روایتی از گذار تمدنی» است، از جهان فیزیکی به جهان داده، از قدرت متمرکز به ارتباطات توزیعشده، از نمادهای تفکری به نشانههای اطلاعاتی.
این تغییر نه فقط زیباییشناسانه، بلکه تاریخی است؛ گامی است از حافظهی نهاد به حافظهی دیجیتال.
[/xfgiven_gallery]



