شکستن ديوار بلوغ؛ شرکت هاي بيمه چگونه مسير تازه اي براي بيمه گري ترسيم مي کنند
گروه بيمه - افزایش سرمایه شرکت های بیمه هرچند که یک سپر دفاعی در برابر ریسک های مالی است، اما به بازآفرینی مسیر شرکت های بیمه نیز کمک کرده تا جایی که بدون این بازتعریف، برندهای بیمه ای در باتلاق بلوغ فرو می روند.
این همان موضوعی است که لاری گرینر در مدلی به نام «رشد» در دهه 1970 به آن اشاره کرد او پنج مرحله اصلی رشد سازمانی را با تمرکز بر بحرانهای مدیریتی که در هر مرحله رخ میدهد، شرح داد و به سازمانها کمک کرد تا با تشخیص این بحرانها، مانند بحران رهبری در مرحله خلاقیت یا بحران کنترل در مرحله تفویض اختیار، آنها را رفع کرده و به مرحله بعدی رشد، گذار کنند.
نمونه های جهانی شرکت های بزرگی مانند آکسا نیز نشان می دهد که برندهای جهانی با ورود به نقطه بلوغ با افزایش سرمایه های سنگین وارد بازارهای نوظهور شدند و عملا مرحله «چرخه دوم رشد» خود را نیز رقم زدند.
این خود تنظیمی در کشور ما البته دارای ابعاد دیگری نیز هست، بازار بیمه کشور در تلاش برای تنظیم خود با مقررات رگولاتوری در جهت ترمیم وضعیت مالی، حرکت می کنند اما تحریم ها نیز به عنوان یک ریسک سیستماتیک، سبب تطابق بدون وقفه شرکت های بیمه با اقتضائات اقتصاد سیاسی است؛
تحرکی اجباری که حالا شرکت های بیمه، راهکارهای بهره برداری هوشمندانه از آن را نیز فرا گرفته است.
به عنوان نمونه چرا با وجود توانگری سطح یک و ضریب 123 درصدی، بیمه پارسیان همچنان برنامه تقویت پایه های مالی شرکت را دنبال می کند؟
پارسیان، یکی از بیمهگرانی که سالهاست در بازار ایران نامش با احتیاط مالی و محاسبهگری پیوند خورده، این روزها از افزایش سرمایهای سخن میگوید که در نگاه اول یک حرکت صرفاً عددی به نظر میآید؛ بالا بردن رقم سرمایه از ۱.۶ همت به ۵ همت.
اما در بطن این تصمیم، رازی نهفته است که چیزی فراتر از اعداد و جداول مالی را روایت میکند، رازی از اینکه شرکتهای بیمه چگونه میخواهند در اقتصاد پر چالش امروزی، به بازیگران فعال بدل شوند؟
اگر به تاریخ صنعت بیمه نگاه کنیم، افزایش سرمایه همیشه یک ابزار بقا بوده؛ سدی در برابر زیانهای انباشته یا راه گریزی از فشار قانونگذار، اما در مورد پارسیان ماجرا کمی فرق دارد، سرمایه فعلی شرکت حتی بالاتر از کفایت سرمایه قانونی است، پس چرا این تصمیم گرفته شد؟ پاسخ را باید در جایی میان اقتصاد سیاسی ایران و راهبردهای جهانی بیمهگری جستوجو کرد.
صنعت بیمه در ایران بیش از هر زمان دیگری با پارادوکس مواجه است؛ از یک سو تحریمها دسترسی به شبکه اتکایی بینالمللی را محدود کرده، و از سوی دیگر، ریسکهای زیربنایی، تجاری و اجتماعی هر روز بزرگتر میشوند؛
پس بیمهگرانی که نتوانند ریسک بیشتری را در داخل نگهداری کنند، عملاً از زمین بازی حذف میشوند.
پس در این مرحله، افزایش سرمایه نه یک انتخاب اختیاری، بلکه که یک راهبرد خردمندانه برای بقا و سپس توسعه قلمداد می شود، راهبردی که نسیم نیقولا طالب آماردان و تحلیلگر ریسک، از آن به عنوان تاب آوری پادشکننده یاد می کند.
اما ظرافت در این است که افزایش سرمایه فقط یک سپر دفاعی نیست ، بلکه همانطور که در ادبیات مدیریت ریسک گفته میشود، «تابآوری امروز» میتواند سکوی پرش فردا باشد، منابع جدیدی که «پارسیان» آزاد میکند، میتواند به سمت حوزههایی برود که صنعت بیمه در ایران هنوز در آنها عقب است و ضعف دارد؛
دیجیتالیسازی خدمات، طراحی محصولات خرد، یا ورود جدیتر به بیمههای زندگی و بازنشستگی، در جهانی که اعتماد مصرفکننده روزبهروز شکنندهتر میشود، سرمایه تازه خودش نوعی «بازاریابی ضمنی» است؛
پیامی آشکار به مشتریان و شرکای تجاری که این شرکت توان مالی لازم برای پرداخت خسارت و تداوم فعالیت را دارد، برنامه های ترمیم مالی، حالا نه تنها سبب حرکت در معرفی محصولات جدید مانند بیمه آتش سوزی، لپ تاپ دانشجویان و .. به بازار شده است، پیامی روشن به دنبال کنندگان و مشتریان نیز دارد.
راهبردی نوین که حالا پارسیان مرزهای آن را در نوردیده است، بازاریابی ضمنی یا «تعهد ضمنی» در واقع به وعدههایی اشاره دارد که به مشتری داده نمیشود اما از رویههای معمول یا اظهارات فروشنده درباره محصول انتظار میرود، این اصطلاح به تعهدی اشاره دارد که به طور صریح اعلام نشده، اما مشتری از آن در هنگام خرید انتظار دارد و این همان اقتدار برند است که در دنیای پیچیده برندینگ، شرکت های موفق به سوی آن گام بر می دارند.
اما اگر با عینک چرخه عمر سازمانی به بیمه پارسیان نگاه کنیم باید گفت که در دو دهه اخیر این شرکت توانسته سهم بازار قابل توجهی به دست آورد و شبکه فروش نسبتا گسترده ای را تشکیل دهد.
سرمایه این شرکت بارها افزایش یافته و ثبات در این سهم بازار و تثبیت برندش نشان می دهد که با این ساختار سرمایه ای قدرت نسبی مطلوبی یافته که همین افزایش سرمایه حالا نشان می دهد که هیات مدیره به دنبال «شکستن سقف بلوغ» و ورود به مرحله تازه ای از رشد است.
اما حالا افزایش سرمایه 212 درصدی نشان می دهد که این شرکت می خواهد با بازآفرینی و رشد دوم، تضمین های تازه ای را به ادامه زندگی سازمانی و نسل های بعدی ارائه کند.
در سطح کلانتر، این اقدام را میتوان در چارچوب چیزی شبیه به اقتصاد مقاومتی تفسیر کرد؛ وقتی یک بیمهگر بزرگتر و قویتر میشود، به شبکهای از کسبوکارها و خانوارها پشتوانه میدهد.
در این معنا، سرمایه صرفاً یک رقم مالی نیست، بلکه نوعی «زیرساخت ملی اعتماد» است.
به قول آییزنهاور، تصمیمهای مهم همیشه فوری نیستند، اما همین تصمیمهاست که مسیر آینده را شکل میدهد، افزایش سرمایه پارسیان شاید برای قانونگذار فوریت نداشت، اما برای آینده شرکت و شاید برای آینده اعتماد عمومی به صنعت بیمه اقدامی حیاتی بود.
اقدامی که می تواند اندازه صنعت بیمه را برای ورود به مرحله ای جدید ترمیم کند.
[/xfgiven_gallery]
دسته بندی: بیمه پارسیان
آدرس کوتاه خبر:

