06/26
1392
حسين جهانديده - معاون اداره خزانه وزارت امور اقتصادی و دارایی استان قزوين: اعتماد پایه و اساس توسعه پایدار در هر اقتصاد و جامعهای است. همان گونه که جهان ما هر روز به سمت پایداری و کوچکسازی میرود تا امکان کاهش وابستگی آن بیشتر شود ، همه ما باید قادر به راهبری منابع از یک طرف و ایجاد حسن نیت و اعتمادسازی به همدیگر برای رسیدن به موفقیت باشیم که این هدف را تنها میتوان از طریق اعتمادسازی بهدست آورد. بنابراین توانایی در بهدست آوردن اعتماد در بازارهای مالی جهانی از یک طرف و از طرفی دیگر اعتمادسازی برای کلیه طرفهای ذینفع به عنوان زنجیره ارزش امروزه به عنوان کلید موفقیت سازمانها و دولتها تبدیل شده است که اساس آن را باید در مدیریت و اداره صحیح شرکتهای بزرگ بایدجستجو کرد. حصول اطمینان از روابط قابل اعتماد بین شرکت و سهامداران تحصیل میشود ،بنابراین مدیریت کارآمد و اداره مطلوب سازمان تعداد بسیار زیادی از انطباقها است که به عواملی همچون فرهنگ، شرایط آب و هوایی، مسئولیتپذیری، پاسخگویی، آزاداندیشی، تطبیقسازی و اثربخشی به عنوان عوامل توسعه در سراسر یک سازمان بستگی دارد. انجمنهای دارای مسئولیت در دنیای امروز در قبال جامعه به هدف اطمینانبخشی و بهبود پایداری با ارزیابی مستمر شرکت و ارائه رهنمودهای نظارتی و راهبردی درخصوص تصمیمگیریهای مدیریت و همچنین در فرآیند انتخاب و تغییر مدیریت در صورت لزوم بسیار مؤثر هستند و موفقیت پایدار تنها زمانی به دست میآید که سازمان از یک الگوی پیادهسازی شده برای تحصیل این پایداری که منطبق با معیارهای تعریف شده ،پیروی نماید. هیأت مدیره به عنوان مهمترین رکن سازمانها در اداره آنها و مهمترین عنصر در ساختار شرکتها تلقی می شود. بر همین اساس امری واضح و روشن است که ما در ساختار حاکمیت شرکتی و به هدف دستیابی به پایداری قادر باشیم تفکیک مناسبی از حقوق مدیریت (شامل بدست گرفتن ابتکار در پیادهسازی اهداف سازمان) و حقوق حاکمیت (شامل ارشاد، تصویب و نظارت) را انجام دهیم و این فرآیند زمینهای برای کاهش و به حداقل رسانیدن خطرات بالقوه در سطح مدیریت شامل: 1.تقلب 2.ساختار سازی و ایجاد یک بستر در سازمان برای رسیدن به اهداف شخصی و فردی با استفاده از منابع سازمان 3.علاقهمندی به كنرل به بهانه ايجاد تمرکز و مخالفت با بررسي نتایج 4.بیش ازحد مخالف خطرپذیری بودن(ريسك گريزي) که منجر به انباشت سرمایهدر شركت گردد 5.بیش از حد در معرض خطر بودن باشد بنابراین موفقیت هیأت مدیره در سازمان متکی به قضاوت کردن از فعالیت او در سازمان با ایجاد توازن در میان منابع مختلف بشرح زیر است: الف) خطر در مقابل پاداش ب) نگرش کوتاهمدت داشتن در مقابل بلندمدت ج) نظارت مؤثر در مقابل انگیزههای مدیریت د) ملاحظات اخلاقی در قبال شیوههای بازار هـ) منافع رقابت سهامداران مختلف بدینترتیب بطور خلاصه حکمرانی و مدیریت خوب در یک شرکت بسیار عامل مهمی در فرآیند توسعه پایداری سازمانها و به تبع آن جامعه است و این امر نه تنها درخصوص شرکتهای خصوصی بلکه برای کل اقتصاد جامعه مؤثر است. بنابراین اگرچه انتظار میرفت که دستگاههای نظارتی در سطح سازمانها و تصمیمگیران فعال اقتصادی فارغ از فرآیندهای جهتگیرانه اقتصادی بمنظور حمایت از فعالین اقتصادی چه در سطح خرد و چه در سطح کلان با استفاده از مدلهای اقتصادی دنیا و تطبیقسازی این فرآیندها با اقتصاد اسلامی کشورمان همانند تجارب سایر کشورهای جهان جامعه اقتصادی و سرمایهداری کشور را مورد حمایت قرار دهند نه اینکه تنها و به صرف ترجمه مفاهیم و فرآیندهای تدوین ضوابط حاکمیت شرکتی در مراجع حرفهای و بینالمللی و بدون آموزش و تبیین ماهیتهای اجرایی این موضوعات صرفاً بنا به ایجاد تکلیف برای بنگاههای اقتصادی جامعه اقتصادی و بازار سرمایه را به اجرای ضوابط این مفاهیم تکلیف نماید چرا که بدون اخذ خواستگاه واقعی ذینفعان جامعه که در هر کشوری با سایر کشورها متفاوت است اجرای این فرآیندها نتیجهای اثربخش را در بر نخواهد داشت. | |