امروز: جمعه، 28 دی 1403
09/27 1396

گروه سایبان - محسن پورکیانی مدیرعامل بیمه ایران در گفت و گو با رازپول ضمن بیان این مطلب که عدم ثبات مدیریت یکی از ریسک های جدی بنگاه ها است به این موضوع تاکید دارد که بیمه ایران به شدت مدیریت ریسک را در عملکرد خود دنبال می کند او در برابر این پرسش که بیمه ایران به دلیل دولتی بودن به موضوع مدیریت ریسک توجه ندارد عنوان می کند که  من این فرضیه را قاطـــعانه رد می کنم زیــرا نه تنها چنین نبوده است بلکه بیمه ایران با جوهره دولتی خود در همین  سالهای اخیر ثابت نمود که در حل مشکلات یا بهتر بگوییم فاجعه ناشی از عدم توجه به مقوله ریسک توسط برخی از شرکتهای جدید بیمه نقش به سزایی داشته است.

بنگاه بیمه ای در سال های اخیر در داخل خود با ریسک های متفاوتی مواجه اند که ریسک مطالبات و ریسک نقدینگی جدی ترین موارد است . در این خصوص چه نظری دارید و چه راهکاری را برای کنترل و مدیریت این ریسک ها پیشنهاد می کنید ؟ 

 

البته این ریسکها در هر شرایطی شرکتهای بیمه را متاثر می سازند ، ریسک مطالبات و ریسک نقدینگی برای اکثریت قریب به اتفاق بنگاههای تجاری و به ویژه اعتباری مطرح بوده و هست اما این موضوع به تناسب مولفه ها و عوامل و متغیرهای متعددی در بستر زمان شدت و ضعف پیدا می کند و قبول داریم که مجموع شرایط حاکم بر بازارهای مالی در خلال سالهای گذشته بر شدت این ریسکها افزوده است ، مهم ترین سیاستهایی که می تواند منتهی به کنترل منطقی این ریسکها شود افزایش نظارت در بخش اعتبار سنجی مشتریان ، اتخاذ سیاست مناسب و کارآمد در نحوه فروش و اجرای دقیق دستورالعمل های فروش اقساطی با تکیه بر ضمانت اجراهای حقوقی آن و از همه مهم تر انتخاب ریسک مناسب است ، باید در این زمینه یادآور شوم که مبنای بنیادین و اصلی مدیریت این دو ریسک بر پایه ارزیابی فنی و دقیق ریسکها ، ارزیابی و محاسبه دقیق و متناسب نرخ های حق بیمه در فرآیندهای اکچوئری و تلاش برای افزایش سطح حق بیمه عاید شده می باشد ، تحقیقا" اگر شرکت بیمه محورهای فوق را به خوبی نهادینه سازد و بر مدار منطقی و فنی عمل نماید و از سویی دیگر، کارکرد و نقش آفرینی نهادهای مالی و حقوقی شرکت نیز فرآیند وصول مطالبات را به خوبی مدیریت نمایند ، قطعا" شرایط بهتری در بخش مدیریت نقدینگی و ریسک مطالبات پیش روی ما قرار خواهد گرفت ، تاکید می کنیم که علی رغم اهمیت موضوعات فوق در هر مرحله ای نمی بایست این نکته اساسی را از نظر دور داشت که مدل و الگوهای مناسب برای صنعت بیمه با مدل های بانکداری متفاوت است و باید این تفاوت ماهوی در رفتار با بدهکاران همواره مورد توجه باشد و گرنه رویکردهای عمومی نسبت به نهاد بیمه تضعیف خواهد گردید .

ریسک رقابت های غیر حرفه ای و نرخ های غیر فنی از دیگر تهدیدات صنعت بیمه است.  در این خصوص چه نظری دارید و آسیب های این ریسک چیست ؟ 

 

ناگفته پیداست که این ریسک در صنعت بیمه چنانچه مدیریت نگردد به مثابه یک بیماری بدخیم گسترش یافته و تمامی اجزاء صنعت بیمه را درگیر و نهایتا منتهی به افول جایگاه صنعت بیمه خواهد گردید ، بیمه در تمام دنیــا مقوله ای است کاملا" فنی و حرفه ای و وقتی در چنین فضـــایی قرار داریم باید تمامی رفتارهــایمان مبتنی بر حــرفه ای گری و اصول حاکم بر آن باشد ، با این شیوه ایمنی خود را در قبال این ریسک ها افزایش می دهیم. حال اگر به هر دلیلی در رقـــابت ها از روشهـــای غیر فنی و حــرفه ای استفاده نماییم سطح ایمن مان افت می کند و اولین سرمایه ای که آماج ضربات مهلک خواهد شد ، اعتبار و اعتماد مردم نسبت به بیمه است یعنی به دلیل عدم تطابق روشها با محاسبات فـــنی و کارآمــد ، بیمه گران نمی توانند بموقع و بجا و به درستی و منصفانه ایفاء تعهد نمایند و این فرآیند موج نگرانی را در بیمه گذاران به دنبال خواهد داشت و این موج منتهی به رخدادهای متعددی از جمله درخواستهای دفعی بازخرید بیمه نامه های زندگی و انتقال پرتفوی و سایر رویکردهای تهدید کننده خواهد شد وعملا اعتماد مردم به بیمه آسیب می بیند و در این صورت به نظر می رسد ارزشمند ترین سرمایه بیمه دچار آسیب جدی می شود و نباید از خاطر دور ساخت که اعتماد مردم به بیمه و صنعت بیمه و شرکتهای بیمه در خلال نزدیک به یک قرن شکل گرفته است و تکوین یافته ، هر گونه رقابت غیــر حرفه ای و مکــارانه و غیر اصولی می تواند این بنای اعتماد متکی به یک قرن را فرو ریزد و به نظر من این رسالت نهاد ناظر است که می بایست از هر گونه رقابت غیر حرفه ای جلوگیری نماید ، هر چند که تشکل های غیر دولتی NGO) ) و صنفی و سندیکا و نهادهای مشابه نیز در این رهگذر نقش بسیار موثر و مفیدی را می تواند ایفا نمایند .

 همه دست اندرکاران صنعت بیمه باید با اولویت حفظ اعتماد مردم به صنعت بیمه منافــع بلند مدت و ریشه دار را بر منافع مقطعی و سطحی ترجیح دهند . ما دوران گذار از شرایط تعرفه به نظارت مالی را تقریبا تجربه نموده ایم و به جز چند رشته محدود در تعداد قابل

 توجهی از رشته ها بیمه گران قدرت مانور و ابتکار عمل را برای محــاسبه و ارائه نــرخ حق بیمه به دست گرفته اند ، تجربه این سالها نشان می دهد که در زمینه نظارت خیلی کارهای مانده داریم و بسیاری از سازوکارهای موثر در این زمینه آنچنان که لازم است هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است . زیرا در سیستم متکی بر نظارت مالی شرکت بیمه در مرحله ارائه نـــرخ دارای قدرت تصمیــم گیری خوبی است ولی در عین حال به خوبی نیز می داند که کوچکترین انحراف از معیار از ضرایب قابل قبول وی دیده می شود و بازخورد خواهد داشت و این نظارت می بایست هوشمند و پویا باشد .

با توجه به تخصص و گستردگی بیمه ایران آیا می توان با رهبری قیمت بازار از سوی این شرکت این ریسک را کنترل کرد ؟ 

 

واقعیت این است که تا الان هم عملا" در بخش عمده ای از ریسکها ، بیمه ایران چنین نقشی را ایفاء نموده است ، شاید واژه رهبری قیمت خیلی مناسب نباشد ولی واقعیت این است که در سالهای اخیر متولی ارزیابی ریسکهای تخصصی مانند حوزه های مهندسی و انرژی عمدتا" بیمه ایران بوده است . البته این نقش بیمه ایران در خلال سالهای گذشته غیر قابل انکار است و نتیجه آن نیز انتقال بخش عمده ای از تجربیات کارشناسان بیمه ایران به صنعت بیمه بوده است و بیمه ایران نیز در این فرآیند و در نتیجه انتقــال آموزه های علمی و فنی مضایقه ای نداشته است ، زیرا به واقع خود را متولی و بنیانگذار صنعت بیمه می داند و هست اما اینکه بخواهیم رهبری قیمت بازار را بر عهده بیمه ایران واگذار نماییم ، بعنوان یک تکلیف یا رسالت بنظر می رسد با اصول کلی حاکم بر بنگاه داری و رقابت در بازاری سالم خیلی انطباق ندارد . در این زمینه قطعا باید سیاستهای نهاد ناظر و متولیان و طراحان قوانین بالا دستی را ملاحظه نــموده و مد نظــر قرار دهــیم و از همــه مهم تر حقوق بیــمه گذاران و مردم که انتظار دارند در بستر رقــابت سالم و طبیــعی و روان از بــهترین امکانات صنعت بیمه با مناسب ترین هزینه ها بهره مند گردند .

برای ریسک نرخ های غیر فنی و در جهت کنترل این ریسک ها وظیفه نهاد ناظر چیست؟ چه راهکارهایی در این زمینه دارید ؟

 

وظیفه نهاد ناظر ، نظارت و هدایت است ، نهاد ناظر دقیقا" مانند کسی که از ارتفاع بالا به موضوعی می نگرد هم نحوه حرکت و هم جهت حرکت و هم سرعت ها را تشخیص می دهد لذا می بایست آلارم ها را به موقع بدهد و در مواردی که لازم است ورود پیدا کند و جلوی بروز مشکل را بگیرد .

ریسک های نظارتی چه آسیبی می تواند به صنعت وارد کند ؟ 

 

ریسک های نظارتی اگر به خوبی دیده نشود و احصاء نشوند و مدیریت نشوند ، قطعا تمامی فعالیتهای شرکت بیمه را تحت تاثیر قرار خواهند داد ، مجموعه عملیات بیمه گری در قالب ضوابط و مقررات پیچیده ای است که اعمال نظم و قانون مداری را در اولویت قرار می دهد

 وقتی پیش بینی های خردمندانه در نحوه اجرای فعالیت های حرفه ای صورت نپذیرد ، با فرض اینکه سیستم های نظارتی به خوبی وارد عمل شوند باز هم شرکت به شدت لطمه خواهد دید این آسیب ، فراتر از زیانهای مالی است و اعتبار مجموعه را نشانه می رود .

ریسک نظــارت و آسیب صنعت مسلما ریسک عدم اعتماد مشــتریان را بوجــود می آورد و مسلما" این ریسک همواره شرکت های بیمه را تهدید می کند . برای کنترل این ریسک چه پیشنهادی دارید ؟ 

 

نهادینه سازی اصل صداقت ، شفافیت ، تقویت نظارتهای داخلی به صورت پویا و موثر که قطعا" که مستلزم فرهــنگ سازی و بستر سازی مناسب است ، در بیمه ایران در خلال سال گذشته در این حوزه بسیار کارکرده ایم ، فـرآیند ها را بازبینی نمـوده ایم ، حوزه های آسیب پذیر را احصاء و شناسایی نموده ایم ، دستورالعمل های اصلاحی را برای جلوگــیری از بروز آسیب ها صادر و اجرایی نموده ایم و این روند ادامه دارد و امیدواریم با تکیه بر افزایش روحیه صداقت و شفافیت در امور ، ان شاء الله به شرایط با ثبات و مطلوبی در این زمینه برسیم.

آیا آیین نامه توانگری مالی توانسته در کنترل ریسک های مالی صنعت بیمه موفق باشد؟ اگر این طور هست چگونه هنوز راهکارهایی برای نشان دادن سودهای واهی وجود دارد ؟ 

 

در صورت اجرای مستمر و دقیق آئین نامه توانـــگری مالی و اتخاذ سیاستهای ترمیمی ، الگوی توانـــگری مالی می تواند تا حدی در کنترل ریسک های مالی موثر باشد . علت اینکه

هنوز را هکارهایی برای نشان دادن سودهای غیر واقعی در صورتهای مالی بیمه گران وجود دارد ، تا حدی به ناکافی و ناقص بودن مدل استفـــاده شـــده در آئیــن نامه توانگری مالی بر می گردد . ضمن اینکه در تحلیلهای شرکت بیمه ، کمترین وزن به ریسکهای

 مالی داده شده و ریسکهای عملیاتی را با ضریب بسیار بــزرگی ، ریسک غالب صنـــعت می دانند طوری که در سیـــاستهای ترمیمی ، کمترین توجه به ریسکهای مالی می شود . البته نباید در این قضاوت از تـــاثیر مولفه های اقتصـــاد کلان ( ملی ) بر ریسکهای مالی هم غافل بود .

ریسک مدیران غیر متخصص از جمله مواردی است که صنعت بیمه را با خود درگیر کرده است . آیا بیمه ایران با توجه به زیان انباشته سالهای گذشته که نشان از عدم توجه مدیریت به وضعیت شرکت دارد از این حیث آسیب دیده است ؟  

 

زیان انباشته در خلال سالهای گذشته معلول و محصول عوامل و شرایط متعددی بوده است که یکی از آنها ضعف فنی و تخصصی برخی از مدیران در سطوح مختلف بوده است، وقتی مدیر کار را نشناسد این وضعیت کاملا"مبرهن و طبیعی است ، اینکه در موقعیتی مدیری سررشته امور را بدست گرفته باشد که فاقد تخصص فنی لازم باشد و یا حداقل از مشاورین متخصص و لایق بهره نگیرد قطعـــا" نتایج حاصله در برآیند آن مجموعه منفـــی خواهد بود این مقوله مختص بیمه ایرا ن و صنعت بیمه نیست و بسیاری از سازمانها و شرکتها در مقاطعی خاص از این بابت دچار لطماتی شده اند ، آنچه امروز محرز و مشخص است ، تکلیف ماست که به نظر من استفاده از همه نیروهای سالم و با تجربه و برای اصلاح فرآیندها و بهبود شرایط است باید به تکلیف خود عمل کنیم و سختی های مسیر ما را از این رسالت خطیر دور نسازد . در این مسیر اهمیت و نقش آموزش مداوم و پویا بعنوان یک ضرورت همواره باید مورد توجه باشد .

عدم ثبات مدیریت چه آسیب هایی را به این شرکت وارد کرده است ؟ 

 

بزرگترین آسیب وارده به پیکره هر سازمان و شرکتی و اساسا" هر شخصیت حقوقی ، عدم ثبات مدیریت است و این موضوع در موسسات و شرکتهایی که بنیاد آنها بر مبنای اعتماد و سرمایه های معنوی استوار است به شکلی کاملا" متفــاوت و متمایز و بیشتر و موثرترنمود پیدا می کند ! در تمام دنیا عیار صنعت بیمه و بیمه گری را با میزان اعتماد مردم ، مخاطبین ، ذینفع ها و طرف قراردادها می سنجند ، مردم با پرداخت وجوه نقد از شرکت بیمه اعتبار می خرند . اعتبار مفهومی صرفا" انتزاعی نیست ، اعتبار هر چند قابل رویت نیست ولی با تمام مختصات خود قابل تجربه است و مردم به خـــوبی و به دقت و با حساسیت آن را مورد ارزیــابی قرار می دهند و ناگفته پیداست که یکی از تهدید هایی که مردم را در قضاوت آنها در مورد یک بیمه گر دچار تشکیک می کند ، عدم ثبات مدیریتی است ، به عبارتی روشن تر حتی در فرضی که تغییر مدیریتها در یک مقطع برای یک شرکت معمـــولی در دراز مــدت مثبت باشد ، وقتی پی در پی و بیـــش از حد متعارف باشد ، قطعا" برای یک بیمه گر می تواند ریسک و عامل کاهـــش اعتــماد عمومی تلقی گردد ، البــته هــزینه های بسیار هنگفت تغییر سیاستهای مدیران مختلف در برهه های مختلف نیز در جای خود در عداد زیانهایی است که به شرکت تحمیل می گردد .

 برخی معتقدند پشتوانه دولتی مانع از توجه کافی به مقوله ریسک در بیمه ایران در سالهای اخیر بوده است در این مورد چه نظری دارید ؟ 

 

این سوال را می توان از دو زاویه نگریست ! اگر منظور این است که به لحاظ دولتی بودن بیمه ایران به مقوله مدیریت ریسک توجهی نداشته است ، من این فرضیه را قاطـــعانه رد می کنم زیــرا نه تنها چنین نبوده است بلکه بیمه ایران با جوهره دولتی خود در همین  سالهای اخیر ثابت نمود که در حل مشکلات یا بهتر بگوییم فاجعه ناشی از عدم توجه به مقوله ریسک توسط برخی از شرکتهای جدید بیمه چگونه نقش آفرینی نمود ، یک ملاحظه آماری به روند اقدامات بیمه ایران در خصوص حل و فصل مشکلات شرکت بیمه توسعـــه

و تلاش خستگی ناپذیر این شرکت در خلال چندین سال برای ایجاد آرامش و پاسخگویی به زیاندیدگان بیمه توسعه و اجرای مصوبه شورایعالی بیمه به خوبی نشان می دهد که بیمه ایران نه تنها در مدیریت ریسک هوشمند بوده بلکه در مدیریت ریسک سایر شرکتها هم منشا اصلاح بوده است ، اما اگر این سوال از منظر دیگری مطمع نظرباشد ، با این رویکرد که چون دولتی بوده است بعضا" ریسکهایی را قبول نموده است که ضرایب مناسب از نگاه بیمه گری و اصول بنگاه داری نداشته است و پذیرش این ریسکها در راستای ایفاء نقش و رسالت اجتماعی بیمه ایران بوده است ،آنگاه تردیدی وجود ندارد که از این زاویه ، می پذیریم که بیمه ایران نگاه صرف تجاری را در برخی از قراردادها در اولویت های بعدی قرارداده است، دلیل آن هم روشن است ، وقتی یک سازمان دولتی و یا موسسه عمومی با آمار خدمات گیرندگان گســترده از بیمه ایران درخواست ارائه خدمات می نماید ، و دولت نیز موافق با ورود بیمه ایران به عرصه خدمتگذاری در آن حوزه می باشد بیمه ایران با نگاه اجرای رسالت اجتماعی ، ورود پیدا می کند این مقوله مطلقا "عدم توجه به مدیریت

 ریسک نیست و مادامی که فرآیند پرداخت حق بیمه ها در حد متعارف در جــریان باشد بیمه ایران آگاهانه در عرصه خدمتگذاری حاضر خواهد بود و این به معنای عدم توجه به ضرایب خسارت و اصــول بیمه گری نیست ، مضاف بر اینکه تاثیر اینگونه خدمات به لحاظ بازتاب و طیف تاثیر اجتماعی وسیعی که دارند در جذب پرتفوی سایر حوزه ها قابل انکار نیست.

 بیمه ایران در سالهای اخیر با ریسک خروج نیروهای متخصص خود مواجه شده است.  برای کنترل این ریسک چه راهکاری دارید ؟ 

 

بیمه ایران برای این موضوع یعنی خروج نیروهای متخصص تعریف مشخصی دارد ، بهتراست بگوییم ، ظرفیت های جدیدی که در صنعت بیمه ایجاد شده است با مدیران متخصص حال حاضر همخوانی نداشته است و لذا در این رهـــگذر خواستگاه و منــبعی

 می بایست با نگاه حمایت مدارانه به پیشبرد امور کمک نماید ، یکی از مصادیق این نوع نگاه حضور کارشناسان ارشد و مدیران بیمه ایران در عرصه های مدیریتی بخش خصوصی بوده است که به لطف خداوند رحمان ، غالبا هم موفق بوده اند یعنی با تجربیات فنی که در بیمه ایران برای آنها نهادینــه شده است به خوبی توانســته اند در حــوزه های مدیریت بخش خصوصی بدرخــشند و این روند مورد درخواست و تــائید بیمه مرکزی بعنوان نهاد ناظر هم بوده است ، ما این موضوع را در حدود متعارف و طبــیعی آن به عنوان یک ریســک نمی شناسیم بلکه این بدوا" یک رسالت و بعد یک تبلیغ بزرگ است ولی اگر این روند از حدود متعارف خود خارج شود قطعا تبدیل به تهدید خواهد شد ، در حال حاضر سیاست های بیمه ایران متکی بر این است که از ظرفیت های نیروی انسانی خود هم درعرصه های مدیریتی و هم در عرصه های کارشناسی استفاده کامل را ببرد و برای حفظ نیـــرو های خلاق برنامه هــایی داریم که ان شاء الله با تکیه بر همکاری و همراهی هیات مدیره محترم اجرایی خواهیــم ساخت .

ریسک قوانین بالا دستی و ریسک های سیــاسی از جمله تغــییر افراد کلیدی در دولـت ها خـــواه ناخــواه بر شرکت ها تاثیر دارد آیا این ریسک ها را می توان کنترل کرد ؟ 

این ریسکها نه فقط برای بیمه ایران و صنعت بیمه که برای هر شرکت وموسسه ای عینیت دارد و قابل انکار هم نیست ، تغییرات چه در سطح قوانین و مقررات و چه در مدیریت های کلان می تواند در درجه اول ثبات مدیریتی و بعد هم سیاستهای شرکت را تحت تاثیر قرار دهد ، اما در خصوص اینکه آیا این ریسکها قابل کنترل هستند یا نه ؟ به نظر من به صورت نسبی پاسخ مثبت است اگر دقت کنید می بینید قانونگذار در قوانین بالا دستی ، چشم اندازها را مشخص کرده مثلا در برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی ، برای صنعت بیمه ، کار مضاعف در حوزه بیمه های زندگی را مورد تکلیف قرار داده است ، یا افزایش ضریب نفوذ بیمه را به روشنی مورد توجه قرار داده است در چنین شرایطی هر چه برنامه ریزی های امروز ما با این رویکردها منطبق تر باشد ، قطعا" آن ریسکها را تا حدود زیادی کنترل نموده ایم ، علاوه بر این پرهیز از تصمیمات مقطعی و بدون ارزیابی های آماری موضوع مهمی است که برای مدیریت ریسکهای مطروحه می بایست مورد توجه قرار گیرند ، در تکمیل این پاسخ لازم می دانم اشاره کنم هر یک از مــدیران صنعت بیمه در هر سطحی حــلقه ای از یک زنجیره ای به هم پیوسته را تشکیل می دهیم ، در صنعت بیمه ممکن است ثبات نسبی با توجه به افق دید وسیع قانونگذار در قوانین بالا دستی و سیاستهای کلان اقتصادی ، استمرار یابد و این احتمال هم وجود دارد که تغییراتی در ساختار مطرح باشد ولی هم باید امید وار باشیم که اساس و شالوده سیاستها در حوزه بیمه در سالهای آینده دارای ثبات باشد و هم باید تمامی تلاش خود را برای استفاده از ظرفیت های موجود و افزایش بهره گیری آحاد مردم از خدمت بیمه به کارگیریم . با پذیرش احتمالات مــوجود در شــرایط آینده ، امروز باید به تکلیف خود به خوبی عمل نماییم .  

.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی‌شود