امروز: شنبه، 8 دی 1403
05/20 1398

گروه بازارپول-  نقدینگی با اعطای اعتبار خلق می‌شود، و با بازپرداختش امحاء می‌شود.

 برای اینکه نقدینگی غیرقابل امحاء خلق نشه، باید وام‌هایی که امیدی به بازپرداختشون نیست از دارایی بانک حذف بشن، نه اینکه سود مرکب و جریمه دیرکرد هم به دارایی بانک اضافه بشه.

 منتها اگه حذف دارایی از محل سرمایه بانک جبران نشه، هزینه‌اش می‌افته گردن سپرده‌گذار، و اگه سپرده‌گذار هزینه رو بندازه گردن بانک مرکزی، در عمل کل جامعه هزینه رو می‌ده. پس مهمه که بانک سرمایه کافی داشته باشه.

-برای یافتن حد کفایت سرمایه، یکی از محاسبات لازم، محاسبه زیان انتظاری هر داراییه، که موضوع علم «اعتبارسنجی» هست.



امااعتبارسنجی تو کشور ما بی معنیه. اعتبارسنجی مهمه، چون بدون اون، سرمایه مورد نیاز بانک قابل محاسبه نیست. اگه سرمایه کافی نباشه، به دليل افزايش ريسك ورشكستگي درنظام بانکی، سیستم منکر سوخت شدن دارایی‌های بانک می‌شه، و اینگونه به خلق نقدینگی غیرقابل امحاء، و متعاقباً تورم بالا منجر می‌شه.



یک اعتبارسنج فرض می‌کنه که وام گیرنده انگیزه بازپرداخت وام رو خواهد داشت، لذا وام رو در فعالیتی سوددار به کار خواهد گرفت، و همه تلاشش رو خواهد کرد که این فعالیت موفق بشه، تا بتونه از محل سودش، وام رو بازپرداخت کنه. با در نظر گرفتن این فرض، و با توجه به ریسکهای طبیعی که در هر فعالیت اقتصادی هست، اعتبارسنج احتمال این رو که این تلاش صادقانه وام گیرنده به ثمر نرسه محاسبه می‌کنه.


به عبارت دیگه، یک فرض کلیدی در اعتبارسنجی اینه که وام گیرنده انگیزه‌ای برای نکول استراتژیک نداره، بلکه اگه وامش رو نداد، به دلیل اینه که واقعا نمی‌تونسته بده. (  نکول رو معادل عدم بازپرداخت وام در نظر بگیرید.)


➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖


تو کشور ما، بانکها با سه نوع وام گیرنده متفاوت طرف هستند.

 ۱) مردم عادی؛ که وامهای خُرد می‌گیرند، و اکثریت قریب به اتفاق هم اقساطشون رو سر موعد پرداخت می‌کنند.

۲) دولت؛ که بانکها رو به روشهای مختلف ملزم به پرداخت وام به خودش می‌کنه، و اگرچه گاهی وامش رو پس می‌ده، اما گاهی هم مثل سالهای اخیر به بانک می‌گه «نمی‌دم چیکار می‌خواهی بکنی؟ خودت هم که بدهکاری! فعلا برو سال دیگه بیا تا ببینیم چی میشه». انگار نه انگار که بخشی از بدهی بانکها به بانک مرکزی، بخاطر طلبهای معوق بانکها از دولته.


۳) وام گیرنده‌های کلان: بخاطر نقایصی در ساختار حقوقی عقود بانکی، وقتی میزان وام از حدی بیشتر میشه، بدهکار کلان واجد مصونیت‌هایی می‌شه. حتما دیدید که مردم عادی همیشه بابت بدهی‌شون استرس دارند، اما بدهکارهای کلان می‌گن «حالا بذار دنبال طلبش بدوه».


برعکس مردم عادی، گاهی برای وام گیرنده‌های بزرگ، می‌صرفه که وام رو پس ندهند. به این میگیم نکول استراتژیک، چون پس ندادن تسهیلات بانکی از سر نداشتن نیست، بلکه بخشی از استراتژی کسب ثروته، ولو ثروت نامشروع.


➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖


پیش از این دیده بودیم که:

عدم حذف دارایی نکول کرده از دفاتر بانک

 = خلق نقدینگی غیرقابل امحاء. 


وقتی نکول استراتژیک رو به این معادله اضافه می‌کنیم، سرعت خلق نقدینگی غیرقابل امحاء،خیلی بیشتر از گذشته می‌شه.


➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖


وقتی تورم ایران رو با تورم بقیه کشورهای دنیا مقایسه می‌کنیم، می‌بینم خیلی بالاست. البته هستند کشورهایی که در مقطع کوتاهی تورم شدیدتر داشتند، اما کشوری پیدا نمی‌کنید که مثل ما چهل سال درگیر تورم بالا بوده باشه. تورم ما مزمن شده.


در ریشه یابی تورم مزمن، می‌رسیم به چهل سال رشد نقدینگی؛ و در ریشه یابی این رشد، می‌رسیم به نقدینگی غیرقابل امحاء. ریشه نقدینگی غیرقابل امحاء، عدم حذف دارایی نکول کرده است. اما اونچه رشد نقدینگی رو تسریع کرده، رواج نکول استراتژیک در چنین ساختاریه.


در اینجا، خیلی به «اهرم کنترل موتور خلق نقدینگی» کشور نزدیک شدیم. فقط باید بفهمیم که چطوریه که نکول استراتژیک اینقدر در کشور ما رواج داره، اما هیچ کشور دیگه‌‌ای بدین حد با این مشکل مواجه نیست!


➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖


احتمالا تصور می‌کنید رواج نکول استراتژیک بخاطر رواج فساد در بانکداریه. منتها از منظر علم اقتصاد، فساد علت نیست، بلکه معلوله.


فساد معلول ساختارهای معیوبه. اگه ساختار معیوب رو شناسایی کنیم، راه اصلاحش رو پیدا کنیم، و اون عیب رو اصلاح کنیم، فساد خود به خود محو می‌شه.برگرفته از كانال ناظران- اقتصاددان

.

ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد امنیتی: *
عکس خوانده نمی‌شود