گروه سایبان - برخی منابع خبری از تغییر قریب الوقوع مدیر عامل بیمه ایران خبر می دهند، اما چه شد که شریفی در کمتر از یک سال به پایان عمر مدیریتش در تنها شرکت بیمه ای دولت نزدیک شد؟

اواخر دی ماه سال گذشته حسن شریفی به عنوان مدیرعامل و رئیس هیات مدیره بیمه ایران منصوب شد. خاندوزی در حکم انتصاب مدیرعامل شرکت سهامی بیمه ایران بر اولویت های  استقرار کامل سیستم جامع بیمه گری، اتخاذ سازوکار مناسب برای وصول مطالبات، بهینه سازی پرتفوی سرمایه‌گذاری‌های شرکت به منظور افزایش بازدهی سرمایه‌گذاری‌ها و استفاده هر چه بهتر از ذخایر شرکت و مولدسازی دارایی ها ‌و پیاده سازی بیمه گری دیجیتال در راستای توسعه اقتصاد هوشمند تأکید کرده بود، اما حالا خبر می رسد که احتمالا وی به زودی با کرسی مدیرعاملی این شرکت خداحافظی می کند.

اما گزینه احتمالی جایگزین شریفی کیست؟ برخی منابع خبری یکی از اعضای هیات مدیره این شرکت را به عنوان گزینه ای که برای صندلی مدیرعاملی تلاش می کند، معرفی می کنند. اما اگر وضع موجود سبب نارضایتی و دلیلی بر تغییر مدیریتی در بیمه ایران است چرا باید یکی از بانیان وضع موجود این شرکت بر کرسی مدیرعاملی تکیه زند؟

از سوی دیگر عملکرد این گزینه مدیرعاملی در شرکت های پیشین نیز قابل بررسی است؟ شرکتی هایی که معلوم نیست چه سرانجامی دارند و وضعیت آنها دقیقا به چه شکل پیش می رود؟ یک شرکت معیوب که احتمالا ریسک فعالیت سایر شرکت های همتراز را متحمل شده و ریسک هایی که به درستی مدیریت نشده.

بنابراین پرسش این است که آیا عملکرد این فرد در هیات مدیره بیمه ایران و شرکت پیشین، احسان خاندوزی را برای سپردن کرسی مدیریت بزرگترین شرکت بیمه ای کشور راضی خواهد کرد؟

برخی منابع خبری دلیل حضور وی در هیات فعلی بیمه ایران را مرتبط با نحوه عملکرد و توان مدیریتی او نمی دانند و عوامل دیگری را عامل این ارتباط بر می شمرند. حالا باید دید در صورت تحقق این گمانه زنی ها چه سرنوشتی برای تنها بیمه دولتی کشور رقم می خورد ؟ و تعاملات این شرکت با صندوق تامین خسارت های بدنی به چه شکل خواهد بود؟

از سوی دیگر یکی از اعضای هیات عامل بیمه مرکزی نیز در لیست افراد برای کرسی مدیرعاملی بیمه ایران قرار دارد. او نیز به عنوان یکی از گزینه های محتمل برای مدیرعاملی این شرکت مطرح می شود.

این فرد که از سابقه مدیریتی او در صنعت بیمه به یک سال نمی رسد ارتباط بسیار استراتژیکی با وزارت اقتصاد دارد و به نوعی مرکز ثقل نظام مدیریتی وزارت اقتصاد به شمار می رود.

این گمانه زنی ها در حالی مطرح می شود که احسان خاندوزی قطعا تلاش می کند تا بیش از آنکه برای تعارفات محفلی مدیریتی ارزشی قائل باشد، توجه به کارکرد و عملکردها را مد نظر تصمیم سازی خود قرار دهد. کارشناسان نسبت به میزان تجربه مرتبط و حرفه ای و تخصص متمرکز در انتصابات اخیر هیات عامل بیمه مرکزی نقطه نظراتی دارند که به نظر میرسد آنچنان که انتظار میرفت رعایت نشده است. ذکر این نکته مهم است که کم توجهی به ریسک های مدیریتی در صنعتی که خود متولی کنترل ریسک در کشور محسوب می شود جای ابهام و تعجب دارد.

 باید دید با اتفاقات اخیر وزارت اقتصاد خاندوزی قرار است دست به جراحی بزرگی در بدنه وزارت خانه متبوع خود بزند و یا محبوبیت را بر ماموریت ترجیح می دهد؟