12/14
1395

حال اگر وضعیت کشور خودمان در حوزه خلق ارزش در بنگاه های اقتصادی خصوصا بنگاه های بیمه ای را مشابه سازی کنیم که در آنها خلق ارزش در حوزه خدمات و مدیریت ریسک از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است، به روشنی درمی یابیم که مشکل اصلی و مهم بنگاه داران این قبیل بنگاه ها در عدم درک درست از مفاهیم و در نهایت ناتوانی در طراحی یک استراتژی راهبردی و پیرو آن برنامه های عملیاتی است. بررسی عملکرد برخی از این شرکت ها نشان می دهد که به واسطه همین نداشته ها،شرکت هایی که به راحتی می توانستند سهم بازار مناسبی داشته باشند و آمارهای مطلوبی کارنامه کنند، علی رغم هزینه ها با ناتوانی های فاحش سال های مالی را به پایان رسانده اند، بدون آنکه بفهمند از کجا و چرا ناتوانند!
نگاهی به مبادی خروجی یکی از شرکت های بیمه نقطه تلاقی از آنچه از وضعیت اقتصادی آمریکا بیان شد را به تصویر می کشد!
این شرکت سعی دارد در یک محتوای رسانه ای در کانال تلگرامی 1700 نفره به عنوان جامعه کوچک و محدودی از مخاطب خود، آگاهی دهد که قصد دارد در یک رفتار ارتباطی نام و نشان تجاری خود را از تلویزیون ملی و شبکه سراسری 3 رخ نمایی کند: پیام این شرکت این بود«برند بیمه معلم در لیگ برتر فوتبال ایران از پخش سراسری شبکه3»
حال سوال این است برند بیمه معلم دقیقا در کجای بیمه معلم نهفته که قرار است از شبکه 3 پخش شود؟
اساسا فرق بین برند و نام و نشان تجاری از منظر مدیران بیمه معلم چیست؟
به نظر می رسد که عدم درک درست از تعاریف واژگان علم بازارداری وضعیت امروز صنعت بیمه را رقم زده است. وضعیتی که بزرگان این بازار بارها و بارها در خصوص فرهنگ سازی و بازسازی دوباره آن تذکر داده و تاکید کرده اند.