در جریان بازدید برخی از دوستان بیمه‌ای اشاره داشتند که استقبال از سالن‌های بانک و بورس بیشتر از بیمه است. خدمت دوستان عرض کردم که این مسأله عجیب نیست و هر قدر هم که ما تلاش کنیم این وضعیت تغییر زیادی نمی‌کند چون این شرایط نتیجه وجود یک تفاوت مهم میان ماهیت بیمه با دو بخش بورس و بانک است. واقعیت آن است که درگیری ذهنی و زمانی مردم با بیمه در مقایسه با بانک و بورس هر قدر هم که نفوذ بیمه بالا باشد بسیار پایین است. مردم فقط زمانی با بیمه سر و کار دارند که بیمه‌نامه‌ می‌خرند یا اینکه حادثه‌ای برای آنها پیش می‌آید و برای دریافت خسارت به بیمه مراجعه می‌کنند. این برخورد برای بسیاری از بیمه‌گزاران فقط یکبار در سال پیش می آید و برای مابقی آنان نیز حتی از تعداد انگشتان یک دست تجاوز نمی کند. اما وقتی به بانک نگاه می‌کنیم می‌بینیم که ده‌ها میلیون نفر از مردم از یک تا ده‌ها بار در هر روز با بانک و مسائل بانکی مراوده دارند و اگر محصولات و خدمات بانکی برای آنان کم‌اهمیت‌تر از محصولات و خدمات بیمه‌ای هم باشد نیازهای بانکی برخلاف نیازهای بیمه‌ای، نیازی روزمره برای آنها است و به همین دلیل طبیعی است که بخش بانکی بسیار بیش از بخش بیمه توجه عمومی را به خود جلب ‌کند. در ارتباط با بازار سرمایه هم وضع به همان گونه است. همه روزه بالغ بر 5 میلیون نفر در بورس بطور فعال به معامله می‌پردازند بنابراین هر روز چند ساعت از وقت و ذهن آنها درگیر موضوع بورس است که این اشتغال ذهنی و زمانی به هیچ عنوان قابل مقایسه با بخش بیمه نیست. ضمن آنکه بورس برای بخش زیادی از این 5 میلیون نفر بعنوان شغل و کسب و کار اصلی محسوب می‌شود و آنان به مثابه مشتری بانک و بیمه نیستند بلکه حجم عمده فعل و انفعالات بازار سرمایه حضور و فعالیت همین اشخاص است. بنابراین بورس هم برای بخش بزرگی از جامعه همانند بانک یک دغدغه و نیاز روزمره است و به همین جهت بازار سرمایه هم بطور طبیعی همانند بانک بسیار بیشتر از بیمه نظر و توجه مردم را به خود جلب می‌کند.